مغز و کامپیوتر
مغز مانند کامپیوتر، کامپیوتر مانند مغز گرفتند هستند اغلب به گوش مردم مقایسه کمی پیشرفته ترین طبیعت کیت با بهترین که بشر توانسته است (تا کنون) تولید شده است. گاهی اوقات نسبت به شخصی و رقابتی می شود. وقتی گری کاسپاروف در یک سری از سال 1997 مسابقات شطرنج ناخن جویدن در برابر کامپیوتر آبی عمیق آی بی ام تن به تن شد، در معرض خطر از شهرت سازنده کامپیوتر یا غرور خاردار روسیه وجود دارد تر بود: بسیاری از مردم شروع به پرسیدن اینکه مغز الکترونیکی در نهایت می تواند به عنوان هوشمند در نظر گرفته شود به عنوان آنهایی که انسان است. از آنجا که کاسپاروف از دست داده به ابر رایانه آبی بزرگ، اینترنت مرکز صحنه در بسیاری از زندگی و ما بسیاری از مردم منتقل شده است در حال حاضر پرسیدن یک سوال ماهرانه مختلف: اگر تعداد زیادی از مردم هستند تا به یک دیگر متصل شده توسط یک کامپیوتر غول در سراسر جهان شبکه، آنها با هم کار کنند در یک راه مانند مغز؟ در کوتاه مدت، اینترنت تبدیل شدن به یک نوع از مغز در سراسر جهان است. خب ... اجازه دهید یک نگاهی از نزدیک و پیدا کردن!
عکس: Interbrain: ما می دانیم که مغز می تواند بطور مفید به یک کامپیوتر، و بالعکس در مقایسه، اما چه می توان با مقایسه مغز با اینترنت و شبکه جهانی وب را یاد بگیرند؟ عکس مغز موسسه ملی سوء مصرف مواد مخدر و موسسه ملی بهداشت (NIH) با شبکه عصبی تزیین شده توسط explainthatstuff.com.
چرا مقایسه خالص و مغز؟
است هر مقدار در مقایسه دو چیز بر خلاف اینترنت و مغز انسان وجود دارد؟ بسیاری از مردم تلاش کرده اند. یکی از اولین فیلسوف فرانسوی کشیش پیر دو شاردن (1881-1955)؛ یک متفکر رادیکال و بحث برانگیز است، او پیش بینی وب بیش از 50 سال پیش زمانی که او به مرحله جدیدی از تکامل انسان با افراد مرتبط با هم به صورت یک نوع جمعی، ذهن پر پیوسته تصور، به سمت یک اتحادیه با الهی [1]. تلاش های اخیر، توسط پیتر راسل، قدمت آن به سال 1995، زمانی که اینترنت به طور کامل متوجه شد اما اکثر مردم بود هنوز هم نمی از (بسیار کمتر استفاده می شود) در شبکه جهانی وب شنیده می شود. در کتاب خود به بازارهای مغز بیدار: بعدی ما تکاملی جهش، راسل پیشنهاد کرد که یک شبکه جهانی fizzing انسان پر پیوسته به سکوی پرشی برای مرحله بعدی در توسعه انسانی شکل [2]، هر چند پژوهشگر هوش مصنوعی علامت گذاری به عنوان Humphrys رد چنین مقایسه ساده از خالص / وب و مغز به عنوان "شباهتها مبهم و غیرواقعی." [3]
توصیف اینترنت به عنوان یک مغز در واقع یک مقایسه یا استعاره است، اما آن را صرفا یک استعاره؟ این ارزش به خاطر سپردن که دو تن از جنبش های بزرگ در روانشناسی قرن 20th به طور مشابه با استعاره الهام گرفته شد. رفتارگرایی پیشنهاد ذهن یک نوع "جعبه سیاه" با ورودی های (محرک از انواع مختلف) تولید خروجی (تطبیق پاسخ) از طریق فرآیند های داخلی که ممکن است یا نه ممکن است وجود داشته اما، در هر صورت بود، فراتر از مطالعه از طریق روش قبلا اعتماد مانند بود درون نگری. وجود دارد "هیچ کاربر سرویس قطعات در داخل"؛ همه که می تواند مورد مطالعه قرار حوادث خارجی قابل مشاهده بود. روانشناسی شناختی، یک واکنش بد برای رفتارگرایی، که آن را به عنوان استعاره غالب از اوایل 1960s آواره، پیشنهاد مغز یک پردازشگر اطلاعات کامپیوتر مانند ساخته شده از گسسته، قطعات مدولار که در عمل (و یا شکست خورده) بود انزوا و قطعا می تواند مورد بررسی قرار گیرد که بیش از حد. در دست مشتاق از روانشناسان شناختی، پیچ تنگ و زنگ زده ذهن فرایندهای ذهنی باز و داخلی یک بار دیگر با ارزش گذاشته شد لخت. هر دو استعاره ثابت می شود اکتشافی قدرتمند اما مدل که کار مشخص ناقص روانشناسی یک علم نسبتا جوان نقل مکان کرد، هنوز هم، بسیار بیشتر رو به جلو.
پرسش سوال مهم است. به جای پرسیدن "آیا اینترنت به عنوان یک مغز؟" و یا حتی "آیا این کمک می کند تا به مقایسه اینترنت و مغز؟"، شاید بهترین روش این است که می گویند "چه ارزش اکتشافی نهفته در مقایسه؟ آیا کمک به ما برای کشف بیشتر در مورد مغز و یا اینترنت و به حرکت علوم مغز و فن آوری اینترنت رو به جلو؟ " کسانی که سوال من توجه در اینجا.
آناتومی
اول از همه، آنچه می تواند ما را با مقایسه مغز راه و شبکه های کامپیوتری ساخته شده را یاد بگیرند؟
مغز
برچسب مقطع از مغز
بسیاری از ما یک درک اساسی از آناتومی مغز است. ما می دانیم که مغز انسان از دو نیمکره (طرف) متصل شده توسط یک نوع "کابل موازی" به نام جسم پینه ای ساخته شده است. هر نیمکره به چهار مناطق به نام لوب، که دانشمندان علوم اعصاب بازی متفاوت نقش در انواع مختلف رفتار نشان تقسیم شده است. بنابراین، برای مثال، آن را شناخته شده است که تمپورال (سمت) لوب نقش مهمی در حافظه، لوب فرونتال با برنامه ریزی اقدامات ما درگیر، و جداری و پس سری لوب (در وسط و پشت مغز) هستند که در آن ما اطلاعات از چشم ما و دیگر حواس را پردازش کند. آن را (در بهترین حالت) ساده نشان می دهد که توابع مختلف مغز در برخی از مناطق دقیق مغز موضعی (به عنوان phrenologists معروف سعی در انجام) و به همان اندازه گمراه کننده به ادعا می کنند که دو نیمکره مانند یک زن و شوهر ناکارآمد به دام افتاده در می خانه کوچک ("مغز راست خلاق تر است؛ سمت چپ مغز منطقی تر است"). برای اهداف مقایسه کنونی ما بین مغز و اینترنت، چه بیشتر مورد توجه راه قشر مغز از مغز (بخش پیچیده و دشوار بالا که در آن همه جالب، چیزهای انسان اتفاق می افتد) از میلیاردها نورون ساخته شده است (سلول های مغزی) که "سیم با هم، آتش با هم" [4] در الگوهای استادانه درست شده، قادر می سازد همه چیز را از به رسمیت شناختن الگوی ساده برای حافظه بلند مدت.
آثار هنری: اگر شما به کاهش عمودی از وسط سر خود را، از بالا به پایین، از طریق یک خط است که از طریق مرکز از بینی خود را عبور می کند، شما می خواهم یک مقطع از زمینه های کاربردی اصلی مغز مانند این را ببینید. عکس از موسسه ملی سوء استفاده از الکل (NIAAA).
اینترنت
هنگامی که ما در مورد اینترنت صحبت می کنید، این مهم است که روشن شود که ما واقعا به معنای اینترنت (شبکه جهانی کامپیوترهای به هم متصل) و نه شبکه جهانی وب (کتابخانه های چند رسانه ای از متن، گرافیک، فیلم ها، و چیزهای دیگر که ما بیش از دسترسی شبکه، برای مثال، زمانی که ما در گوگل و یا استفاده از ویکیپدیا). وب تنها یکی از بسیاری از برنامه های که استفاده از اینترنت، از جمله ایمیل، از VoIP (تلفن اینترنتی، مانند اسکایپ)، تلویزیون پروتکل اینترنت (تلویزیون)، و برنامه های P2P اشتراک گذاری فایل است. وجود دارد در واقع یک مقدار در مقایسه مغز به هم اینترنت و شبکه جهانی وب است، اما این مهم است که تشخیص بین این دو و شفاف باشد. اینترنت است صدها میلیون رایانه (از جمله دستگاه های محاسباتی مانند تلفن های همراه و انواع ماشین آلات خودکار است که بر روی شبکه ارتباط برقرار). وب سایت است صدها میلیون نفر از وب سایت ها، که بسیاری از آنها حاوی لینک (یک بار به عنوان شناخته شده ابرمتن لینک، هر چند که در حال حاضر شروع به صدا غیرممکن قدیمی) به صفحات دیگر در همان سایت و وب سایت های دیگر به طور کامل.
اگر شما یک ایمیل ارسال و یا فهرست یک صفحه وب، بسته های داده بیش از چیزی شبیه به شش تا ده ارتباط بین کامپیوتر شما (یک مرورگر و یا مشتری) و کامپیوتر از راه دور شما در ارتباط هستید با در انتهای دیگر (سرور) سفر [5] . است که به شما این ایده را که چگونه بسیاری از "لایه" از شبکه ها در اتصال هر دو نقطه در اینترنت درگیر. است وجود دارد که به سادگی یک اتصال به یک به یک (حداقل، نه در اکثر موارد).
مقایسه
این آسان به مقایسه تشریحی خام بین مغز (از یک سو) و وب و شبکه (از سوی دیگر). که در آن مغز دارای سلول های شلیک در سراسر سیناپس، از لینک های خالص کامپیوتر بر کابل اترنت، کابل های فیبر نوری، و یا لینک های ماهواره ای، و وب با استفاده از پیوندهای فرامتنی برای اتصال یک صفحه به دیگران است. در حال حاضر تمام کامپیوترها در شبکه به همان اندازه مهم است. لینک های عمده بین قاره، برای مثال، انجام یک تعداد نسبتا کمی از کابل زیردریایی بسیار مهم [6] وجود دارد. اگر یکی از آن نتواند، مقادیر زیادی از ترافیک اینترنت آهسته آنها در سراسر جهان از طریق مسیرهای مستقیم کمتر و [7] تغییر مسیر. در همان راه، برخی از صفحات وب مهم تر (و معتبر) از دیگران است. گوگل موفقیت خود را در استفاده از یک الگوریتم نام رتبه برای رای دادن به بسیار بیشتر صفحاتی که متراکم تر به هم پیوسته بودند ساخته شده است، فرض کنیم که آنها از صفحات کمتر مرتبط مهم تر بود [8]. بنابراین صفحه خانگی خود را، نمرات Google.com با بالاترین رتبه از 10، در حالی که به طور متوسط، صفحه با کیفیت خوب ممکن است 3-4 نمره. از دست دادن ناگهانی گوگل (در ابتدا) یک ضربه بزرگ به وب، هر چند که ما به سرعت می جایگزین پیدا کنید؛ از دست دادن یک رتبه 3-4 سایت و یا صفحه ما را در همه زحمت نیست.
آیا مغز عمل همان راه؟ این کاملا درست است که جنبه های رفتار ما با مدارهای فعالیت در داخل مغز کنترل می شود. بنابراین، برای مثال، عصب شناس جوزف LE DOUX بسیاری از کار خود با تفکر از مدارهای پیچیده درگیر در احساسات از جمله ترس اختصاص داده است [9]. روانشناس شناختی آلن بادلی یک نظریه موفق است که ما "خاطرات کار" (خاطرات کوتاه مدت که در آن ما را پردازش برداشت فوری حسی و چیزهایی که ما فکر کردن در مورد) هستند تا از اجزای مختلف و گسسته (مانند مناطق ذخیره سازی برای ضبط برداشت از ساخته شده پیشرفت کرده است چشم و گوش ما)، همچنین در مدارهای ترتیبی اساسا مرتبط است، هر چند هنوز مشخص نیست دقیقا چگونه آنها به مناطق خاص در مغز [10] نقشه.
عصب شناختی زمینه مثمر ثمر است که ازدواج روانشناسی شناختی (نظریه محاسباتی ذهن) با آناتومی واقعی از مغز است، و آن را با استفاده از دو روش اصلی. یکی این است که رعایت بیماران مبتلا به الگوهای خاصی از آسیب های مغزی (که اغلب ضایعات در مقیاس کوچک آسیب رساندن به مناطق نسبتا خاص مغز) برای دیدن چه نوع از مشکلات شناختی آنها، و سپس استفاده از آن به اصلاح نظریه شناختی مانند حافظه، ادراک، و توجه است. دیگر این است که در یک مدل شناختی از چیزی مانند حافظه و یا درک نگاه کنید، گمان آنچه ممکن است رخ دهد اگر بخشی از آن آسیب دیده می شود، و سعی کنید برای پیدا کردن یک بیمار در دنیای واقعی با دقیقا همان کسانی که علائم.
جمعبندی، آنچه که ما از یک مقایسه تشریحی خام را ببینید؟ مغز مدولار است، با برخی از درجه تخصص بین مناطق مختلف، و آثار به صورت موازی. وب سایت و شبکه مشابه هستند: شما می توانید بخشهای نسبتا بزرگی از هم آسیب بدون مؤثر بر عملکرد از چیزی و طیف (وب سایت و یا خالص) این احتمال وجود دارد که آن را به سرعت از آسیب بهبود می یابند توسط جابجایی چیز آن را در مورد استفاده برای انجام مناطق آسیب دیده به دیگر، مکان های دست نخورده. مغز ما از همان نوع از انعطاف پذیری، به ویژه هنگامی که جوان هستید (تا حدودی کمتر تا زمانی که ما مسن تر).
ارتباطات
آثار هنری ساده نشان دادن چگونه کار می کند راهگزینی بسته
ارسال یک ایمیل به دوستان و آن را بسیار متفاوت از پستی آنها یک نامه. در حالی که شما سفر نامه در یک قطعه به همراه یکی از خاص (هر چند لزوما قابل پیش بینی نیست) مسیر هستید، ایمیل خود را خواهد شد تا به بسیاری از بسته های جداگانه شکسته، هر کدام با آدرس هدف خود متصل است، و هر سفر بیش از هر مسیری به نظر می رسد بهترین در آن زمان. سوئیچینگ بسته، به عنوان این شناخته شده است، ثابت شده است که یک راه بسیار کارآمد برای ارسال مقادیر زیادی از داده ها در سراسر جهان. یکی از مزایای اصلی آن این است که معمولا می توانید (اما نه همیشه) ترافیک مسیر در اطراف آسیب و یا ازدحام در شبکه.
تصویر: حرکت در خانه های سوئیچینگ بسته: شما می خواهم خانه خود را جداسازی قطعات و اعلام آجر به طور جداگانه. پس از آنها به صورت موازی توسط (بالقوه) مسیرهای جداگانه سفر، شما می خواهم آنها را دوباره سوار یک بار آنها را به مقصد رسیدند. ادامه مطلب در مقاله ما در مورد چگونگی کار اینترنت می باشد.
دانیل گراهام MIT و دانیل Rockmore اخیرا پیشنهاد کرد که آن را سودآور نظر گرفتن اینکه آیا مغز (به طور خاص قشر) ارتباط برقرار به روش های مشابه. حداقل، آنها استدلال می کنند که کانون توجه به دور از تأکید محاسباتی روانشناسی شناختی (چه در داخل جعبه فلوچارت از ذهن اتفاق می افتد) به توجه بیشتر از اینکه چگونه بخش های مختلف مغز در واقع برقراری ارتباط (چگونه جعبه را با هم پیوند) . بیشتر اساسا، آنها نشان می دهد ممکن است چیزی به کاوش آیا مغز را shuffles اطلاعات در راه شبیه به سوئیچ شبکه بسته های اطلاعاتی بین حوزه های گسسته حاصل نخواهد شد. عاقلانه، هر چند، آنها به پایان مقایسه آنها با احتیاط: "به عنوان توصیف بزرگ، شباهتها به فن آوری همه در نهایت شکست به حساب برای جنبه های عمده ای از مغز بدون شرح تک مکانیکی است که بیش از یک ابتدایی از سیستم های ادراکی یا شناختی به دست آورد." [11] (اما اگر آنها اکتشافی هستید، البته، که مهم نیست.)
مغز و شبکه اساسا خطی است. شما می توانید یک ایمیل از لندن، انگلستان در توکیو بدون آن را از طریق حوزه های مختلف میانی سفر ارسال کنید به کسی (هر چند این مهم است که به یاد داشته باشید که ترافیک شبکه به عنوان کلاغ مگس جریان نیست، بسیار کمتر چگونه بادبان قایق و یا حتی چگونه تماس تلفنی روت). در همان حال، اگر شما چیزی را ببینید، اطلاعات به تصویب در یک توالی خاص از شبکیه در چشم خود را به قشر بینایی در مغز شما (در لوب پس سری از هر کدام چشم است که در زمان دیدن). همان درست است از وب سایت نیست. هر صفحه وب می توانید به هر یک از دیگر بدون عبور از هر صفحه یا صفحات میانی لینک است هر چند معمولا برخی از اتصال معنادار وجود دارد: لینک (به طور کلی) تصادفی نیست. این اتصال خود به خود یکی از چیزهایی است که ساخته شده توییتر بسیار محبوب و موفق است. تنها با یک کلیک ماوس خود را، شما می توانید بلافاصله "به دنبال" مشهور استفان مورد علاقه خود را فرای، اشتون کوچر، و یا هر کس، و یکی از هزاران تویت آنها را در هر لحظه. و هیچ چیز تغییر زیادی در جهان. اما اگر صدای جیر جیر خود جلب توجه مردم و شما در عوض صدای جیر جیر، به دنبال شما، و یا از پیروان خود را به شما به دنبال، شما می توانید خودتان را به طور ناگهانی توسط صدها یا هزاران نفر از افرادی که قبلا هرگز از وجود خود را می دانستند به دنبال. از طریق یک یا دو "لینک" ساده (صدای جیر جیر شما ارسال گردیده و یکی از شما در عوض دریافت)، وب کمی اما به طور قابل توجهی خود را دوباره سیم کشی. لینک مستقیم جدید شده است از یک طرف از فضای مجازی (استفان فرای) به دیگر (شما) و بدون عبور از هر چیزی و یا هر کسی که در بین ساخته شده است. ایجاد خود به خود از ارتباط بین قطعات نامربوط از وب یکی از امکانات خلاقانه ترین و هیجان انگیز فضای مجازی و یکی که تا حد زیادی ناشناخته باقی مانده است.
توابع
این آسان است به دور با مقایسه خیالی بین مغز، وب، و انجام شبکه مگر اینکه شما به یاد داشته باشید که آنها در حال طراحی برای انجام کارهای کاملا متفاوت است. اگر چه ما ممکن است عقاید بلند پرواز در مورد فلسفه و شعر دارند، واقعیت غیر نافذ است که مغز ما طراحی شده اند به اجرا بدن ما، چیزی بیشتر و نه چیزی کمتر. به همین دلیل است رفتارگرایی ثابت می شود نسبتا موفق: ما می توانیم یک مقدار مشخصی از رفتار انسان به عنوان صرفا "رفتار حیوانات،" در خام ترین آن، تقریبا رفلکس زانو حرکت تند و سریع از محرک های حسی به موتور پاسخ (عضلانی) را درک کنید. اینترنت و وب بدیهی است که هیچ بدن به کنترل: هدف اینترنت است برای حمل اطلاعات را از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر، در حالی که وب سایت یک مخزن بسیار پویا از دانش بشری است. فشار رفتارگرایی به کنار، و شروع به درخواست دقیقا چگونه مغز به بدن را کنترل، و آن را بلافاصله روشن است که مغز توابع داخلی که شبیه به کسانی که از هر دو شبکه و وب: آنها اطلاعات حمل (مانند شبکه) و مخازن فعال هستید دانش (مانند وب). در حال حاضر آن آسان است برای دیدن تشابه آشکار بین، می گویند، حافظه انسان و حافظه کامپیوتر اما، به جای، اجازه دهید مقایسه بررسی بیشتر با در نظر گرفتن چیزی که کمتر آشکار، ادراک و تشخیص الگو، که یکی از مهم ترین وظایف مغز انسان است.
پردازش حسی اطلاعات دیدن، شنیدن، بوییدن، چشیدن، یا دست زدن به چیزی است تا حد زیادی در مورد تشخیص الگوهای همین دلیل است که آن را منصفانه است که بگوییم که بسیاری از آنچه ما می بینیم اتفاق می افتد در مغز به جای چشم. از به رسمیت شناختن چهره به خواندن زبان نوشته شده است، ادراک بصری است قابل ملاحظه ای مشکل از تشخیص الگو. از اواسط 1980s یا بیشتر، روانشناسان و دانشمندان علوم کامپیوتر نیروهای پیوست به توسعه شبکه های عصبی، که مدل های رایانه ای تشخیص الگو بر اساس لایه های "واحد" متصل تقریبا به سلول های مغزی مشابه است. شما می توانید یک شبکه عصبی به رسمیت شناختن همه چیز با ارائه آن را با بسیاری از نمونه های مختلف آموزش. بنابراین اگر شما نشان می دهد آن را صد عکس از سگ و صد عکس از گربه، و توضیح است که، آن را باید بتواند به شما بگوید که آیا یک عکس از یک حیوان ناشناخته یا یک گربه یا یک سگ است باشد. شبکه های عصبی از لایه های واحدهای گسسته با هم توسط لینک از متفاوت "وزن" متصل ساخته شده است و آنها یاد بگیرند لینک توسط یک فرایند بازخورد (معمولا یک پس انتشار نامیده می شود) که تنظیم وزن از لینک هر بار اطلاعات جدید از طریق آنها عبور می کند.
آثار هنری نشان میدهد که چگونه یک شبکه عصبی است تا از ورودی ساخته شده، پنهان، و واحد خروجی متصل به هم.
عکس: یک شبکه عصبی با استفاده از لایه پیوسته از واحدهای ورودی (قرمز)، واحدهای پنهان (آبی) الگوهای به رسمیت می شناسد، و خروجی واحد (زرد). وزن ارتباط بین واحد نشان دهنده، در شکل توزیع شده، چیزهایی شبکه را می آموزد.
می توانید شبکه یا وب سایت تشخیص الگوهای در راه شبیه به مغز، با استفاده از چیزی شبیه به یک شبکه عصبی؟ این سخت است برای دیدن هر مقایسه با شبکه. حوزه بین بسته ها که از اطلاعات روشن توسط اتصالات که وزن تغییرات مرتبط نیست. شبکه از راه آن را حمل اطلاعات با توجه به معنی از اطلاعات آن را حمل را تغییر دهید. در واقع، کل دلیل خالص شده است از جمله طراحی موفق بوده است که طول می کشد به حساب آنچه از این نوع از اطلاعات آن را حمل. این بدان معناست که یک شبکه است که تصور می شد در اصل برای حمل پیام های ساده بین کامپیوتر (مانند ایمیل) نیز قادر به حمل صفحات وب، تماس های تلفنی VoIP را، تصاویر تلویزیون، و خیلی بیشتر علاوه بر بوده است. (از نظر فنی، این است که به عنوان پایان به پایان اصل، به این معنی که ساختار درونی شبکه است با توجه به آنچه در شبکه خود حمل طراحی شده است شناخته شده است، و آن را مربوط به مفهوم مشابهی از بی طرفی خالص، که در آن همه ترافیک اینترنت به همان شیوه درمان می شود.)
اما آنچه در مورد وب سایت؟ آیا این عملکرد به عنوان یک شبکه عصبی؟ آیا الگوهای آن را تشخیص؟ این کاملا درست است که وب شامل نقاط گسسته (وب سایت) توسط لینک وزن به دیگر نقاط گسسته (حوزه های دیگر) متصل می شود. اگر چه، در اصل، هر لینک در وب همان هر لینک دیگری است، برخی از لینک ها به وضوح حمل وزن بیش از دیگران: به عنوان ما در حال حاضر دیده می شود، به همین دلیل گوگل اعتبار می دهد خیلی بیشتر به یک لینک به وب سایت خود را از ناسا، بی بی سی، یا کاخ سفید از از Acme ماشین ظرفشویی و یا الویس پریسلی فن سایت بیلی. بنابراین، وب تا به برخی از ساختار یک شبکه عصبی، اما می توانید آن را تابع همان راه؟ یک تفاوت کلیدی بین یک شبکه عصبی و وب که ما هنوز در نظر گرفته نشده است. در حالی که همه "واحد" در وب (وب سایت)، در اصل، معادل، واحدهای در یک سقوط شبکه عصبی به سه نوع مختلف: واحدهای ورودی (که از طریق آن اطلاعات جدید در تغذیه)، واحدهای خروجی (که در آن نتایج ظاهر می شود) و واحدهای پنهان (در بین واحدهای ورودی و خروجی که در آن پردازش واقعی انجام شده است). در نمودار بالا، جریان اطلاعات را از طریق شبکه به عنوان آن را در یک کامپیوتر می کند، از ورودی از طریق پردازش (واحدهای پنهان) به خروجی (به عنوان کشیده شده است، از چپ به راست). وب سایت مربوط به واحدهای پنهان در وسط یک شبکه عصبی: ندارد ورودی یا خروجی آشکار است. نه تنها این، اما آن را مرتب نشده به پردازش اطلاعات در مد خطی، مانند شبکه های عصبی. این بیشتر شبیه یک کره به طور کامل از واحدهای پنهان، که در آن هر واحد پنهان می تواند، در تئوری، با هر اتصال (و نه فقط واحد هر دو طرف، در یک شبکه عصبی ساده) ساخته شده است.
اما می تواند ما کشش قیاس فقط کمی بیشتر؟ ما ممکن است تصمیم بگیرید که آیا واحد خاصی از وب می تواند به عنوان ورودی و خروجی عمل می کنند. بلاگ ها، به عنوان مثال، اغلب انتخاب کنید تا تحولات موضعی هیجان انگیز از جهان واقعی، که سپس توسط سایر وبلاگ ها و وب سایت های دیگر که قبل از بحث و منتشر، گاهی اوقات، باعث حوادث دراماتیک در دنیای واقعی خود را دارند. در سال 2002، به عنوان مثال، در آنچه که اغلب به عنوان اولین تظاهرات بزرگ از قدرت وبلاگ ذکر شده، سیاستمدار آمریکائی، ترنت لات معروف به عنوان رهبر جمهوریخواه مجلس سنا استعفا داد پس از وبلاگ نویسان در سخن گفتن بی دقتی او ساخته شده که آنها در نظر گرفته نژادپرستانه را تصرف کردند، اما رسانه های جریان اصلی به چشم پوشی از انتخاب کرده. پس از بحث های آنلاین بسیار گرم، داستان در حال حاضر، تقویت در نهایت برداشت شد تا دوباره توسط روزنامه نگاران جریان اصلی و توجه زیادی در لات متمرکز شده بود که او تصمیم به کناره [12]. این یک نمونه از اقدام مانند یک شبکه عصبی وب بود؟ وب سایت توجه به عنوان ورودی، شبکه به هم پیوسته از وبلاگ ها، وب سایت ها خدمت کرده بود، و شبکه های اجتماعی مورد بحث قرار گرفته و کسانی که ورودی منتشر، hyping آنها را و یا بازی آنها را، و در نهایت، شبکه به عنوان یک کل به نحوی در یک نتیجه گیری جمع وارد (خروجی ) است که باعث عمل بسیار واقعی است؟ نکته جالب در مورد این قیاس (و آن را تنها یک قیاس است) این است که هر وب سایت (یا فیس بوک یا توییتر حساب) ممکن است به عنوان "فعال" ورودی یا خروجی و یا یک واحد پنهان "منفعل" تر عمل می کنند، صرفا نقش کوچک در روند الگوی شناسایی و تصمیم گیری جمعی است. بنابراین اگر در وب، در هر حس، یک شبکه عصبی، آن را یک نوع بسیار خاصی از شبکه های عصبی که در آن ورودی، پنهان، و واحد خروجی در یک حالت ثابت از شار هستند.
اختلالات
مغز پیچیده هستند و تلو تلو خوردن در مورد، خطرناکی در معرض، در بالای سر ما است. اگر آنقدر خوش شانس به رنج می برند آسیب های فیزیکی از طریق چیزی شبیه به یک ضربه به سر نیست، آنها باید برای زنده ماندن بیماری های روانی (که بر یک سوم از ما در برخی از نقطه از زندگی ما [13])، و زوال تدریجی به عنوان ما مسن تر. زمینه روانشناسی غیر طبیعی تغییرات رفتاری ناشی از اختلالات روانی مانند اسکیزوفرنی و افسردگی، در حالی که مغز و اعصاب و پروب عصب اختلالات شناختی مختلف آسیب مغزی مانند سکته مغزی ایجاد می شود زیر نظر می گیرد. آن را جذاب به نظر بگیرید که آیا شبکه و وب می تواند مشکلات مشابه رنج می برند.
مردم از اختلالات روانی برای انواع طیف از دلایل مختلف، از "وقایع زندگی" (یک ازدواج ناموفق می تواند شما را به افسردگی شیرجه رفتن) به عدم تعادل در مواد شیمیایی مغز رنج می برند (در حال حاضر به طور گسترده ای قرار است به موجب بیماریهای مانند اسکیزوفرنی فلج). به نظر می رسد به کشش قیاس بیش از حد به در نظر گرفتن خالص و یا در حال توسعه مشکلات مشابه وب. همانطور که ما در حال حاضر در نظر گرفته است، مسافت پیموده شده در فکر کردن در مورد اینکه آیا شبکه یا وب سایت را می توان با آسیب و محلی آنها چگونه ممکن است واکنش نشان می دهند و پاسخ تخریب وجود دارد. ما فقط می خواهم انتظار وب (مثلا) برای نشان دادن یک واکنش مانند مغز به "ضایعات" اگر آن را در مد های مدولار انجام شد. تا حدودی، درست است: وب سایت، برای مثال، تخصصی و اختصاص داده شده به موضوعات خاص هستند. اگر وب سایت معتبر ترین مورد سگ (می گویند یک سایت است که بسیاری از صاحبان سگ در برای همه اطلاعات حساب کرده) ناپدید شد یک شبه، ما ممکن است انتظار وب به تجربه چیزی شبیه به فراموشی بسیار گزینشی. اما آن را هنوز هم دانش کامل در مورد گربه و حیوانات دیگر، برخی از دانش سگ زنده ماندن پراکنده در سراسر وب سایت های دیگر، و، دیر یا زود، شخص دیگری را به دانش سگ اصلی را در وب سایت های مختلف بازسازی، شاید حتی بهتر از اصل.
احساسات
کتابخانه مناطق هوشیار که در آن حتی صحبت کردن ممکن است ممنوع است. احساسات سرد می شود، آرام، پراکنده، و از بین می رود. کتاب های فردی ممکن است رجزخوانی بحث و جدل، اما یک کتابخانه به عنوان یک کل است هیچ نظر مهم در هر موضوع است. دائره المعارف مانند ویکیپدیا تجسم روح مشابه با یک سیاست شناخته شده به عنوان دیدگاه بیطرف (NPOV): مقالات برای نشان دادن تعادل بدون بدیهی طرفدار یک آرگومان و یا دیگر. اینترنت یک مکان بی طرف بیش از حد: به لطف بی طرفی، ترافیک که از A به سرعت B سفر و یا chugs از دامنه به دامنه صرف نظر از اینکه آن را دولت رئیس جمهور از آدرس اتحادیه و یا یک مثال زننده از سخنرانی نفرت نژادپرستانه شبکه؛ در یک دموکراسی با حق آزادی بیان، این دقیقا همان چیزی است که ما ممکن است انتظار.
در وب، از سوی دیگر، کاملا متفاوت است. شاد، عصبانی، وجد آمدیم، و یا غمگین، وب سایت ها مطمئنا می تواند انتقال لحن احساسی، اما آن را کاملا همان چیزی استاتیک، و نه به عنوان احساسات همیشه در حال تغییر است که سیل از طریق مغز خود ما. پست های وبلاگ به وضوح می تواند عاطفی بیش از حد، و در اینجا می توانید تن از روز به روز و یا حتی دقیقه به دقیقه در نوسان است. حال، اگر چه احساسات متغیر هستند، احساسات بیان شده در هر یک از پست اساسا در زمان منجمد شده: آیا آن یک پست شاد و یا یک پست عصبانی است، این چیزی است که آن را همیشه خواهد بود.
است هر نوع آنالوگ برای نوسان، احساسات پاسخگو در ذهن انسان وجود دارد؟ احساسات جمع از آنچه وبلاگستان و Twittersphere [14] نامیده می شود نزدیک تر. شما اغلب به عنوان خوانده شده گزارش گفتن چیزهایی مثل "وبلاگستان وحشی رفت ..."؛ در واقع، اگر شما دقیق برای عبارت "به Twittersphere رفت" جستجو میکنید، یک تنوع از گزینه های عاطفی، از جمله "دیوانه"، "آجیل"، "از جا در رفته"، "به جنگ"، "به اوردرایو"، "بالستیک گرفتن "،" supermental "،" به حالت شکستن رکورد "،" وحشی با حدس و گمان "و غیره. از این مقدار کاربرهای سایت جمعی به هر چیزی که می تواند به عنوان یک پاسخ عاطفی توصیف؟ شاید ما باید به این سوال در توییتر بپرسید؟
خود آگاهی
ما می تواند در طول بیش از یک تعریف هوش استدلال می کنند، اما فرض این یکی از چیزهایی است که اکثر انسان از حیوانات "کمتر پیچیده" متمایز و (پرواز در صورت از آزمون تورینگ) ماشین آلات مانند کامپیوتر و روبات [15]. بیایید می گویند این یک توانایی بداهه نوازی (تعمیم یا انتزاعی پاسخ رمان) از تجارب قبلی به حل بعضی از مشکل شما هرگز قبلا مواجه می شوند است. مغز انسان هوشمند است، با این تعریف؛ ما آن را بدانند تا تنها با داشتن اختراع مفهوم هوش. اما هر معنایی که در آن اینترنت و یا وب سایت می تواند هوشمند در نظر گرفته است؟ سوال هیچ معنای آشکار که در آن خالص (که صرفا با ارتباطات مربوط) مربوط می شود. اما آنچه در مورد وب سایت؟ چه در مورد چیزهای مانند وبلاگستان و Twittersphere؟ آیا آنها هوش فراتر از هوش از کاربران شخصی خود را؟ وجود از آن اصطلاحات، نشان می دهد یک سطح متا که وب در حال حاضر عمل وجود دارد. که به نوبه خود، امکان متا پدیده هایی مانند هوش، خود آگاهی، و آگاهی (که ممکن است یا ممکن است همان چیزی نیست) را افزایش می دهد.
گروهی از ستارگان باستانی، M80 (NGC 6093).
آیا وب سایت خود آگاه است؟ آیا یک پست وبلاگ در مورد وبلاگستان و یا Twittersphere "رفتن وحشی" مقدار جنبشها اولیه خود آگاهی و آگاهی؟ این است که نه در نظر گرفتن شباهت بیش از حد؟ من فکر می کنم احتمالا می باشد. یکی از جنبه های کلیدی آگاهی است که قطعا حس بودن "هادی داخلی" ارکستر روحی و جسمی خود را (با این حال فریبنده است که ممکن است [16]): شما به طور فعال بودن و یا انجام کاری خود آگاه هستند، اما شما می توانید 'تی آگاهانه از طرف شخص دیگری باشد. بنابراین، من می توانم احساس آگاه است که من "خیره از چشم من" و تایپ این کلمات حال حاضر، فقط به عنوان شما می توانید احساس آگاهانه که شما در حال خیره از چشمان شما و خواندن آنها. اما من نمی توانم آگاه از طرف شما که شما در حال خواندن کلمات. و، در همان حال، من نمی تواند آگاهانه، به عنوان یک وبلاگ نویس، به نمایندگی از چیزی به نام وبلاگستان؛ حتی اگر من یک بخش فعال از آن، من فقط ممکن است و همچنین یک مفسر غیر فعال است. وبلاگ نویسی است که "وبلاگستان وحشی رفت" است کاملا متفاوت از گفت: "من به ثمر رساند به این هدف،" نه به خاطر دستور اول است به اشتراک گذاشته شود، خارجی با افراد دیگر، در حالی که دوم می توانید معتبر صرفا به عنوان فکر داخلی باقی می ماند. وب سایت آگاهانه خواهد بود چیزی کاملا متفاوت است. آگاهی می شود در اصل متا: چیزی بالا، ماورا، و به طور کامل جدا از وب سایت خود، چیزی که ما به عنوان ترکیبات صرف، بود که احتمالا به هیچ وجه به تجربه از یک سلول مغز می تواند آگاهی انسان تجربه داشته باشد.
عکس: خود آگاهی: در خارج وجود دارد کسی وجود دارد؟ این آسان است به درک همه چیز کوچک تر از شما هستند، اما سخت تر به درک که شما بخشی از چیزی بزرگتر مانند یک کهکشان از ستاره و یا حتی کل جهان است. آیا ما، می تواند ما، خود آگاهی اینترنت یا وب سایت آگاه باشند، اگر آن تا کنون رخ می دهد؟ عکس از ستاره ازدحام M80 (NGC 6093)، یک خوشه ستاره متراکم در کهکشان راه شیری، گرفته شده توسط تلسکوپ فضایی هابل و حسن نیت ارائه میدهد از تصاویر بزرگ در ناسا.
آیا امکان یک وب آگاهانه خوب، بد، زشت یا؟ مفسران مانند Jaron لنیر در حال حاضر این باورند که ظهور "ذهن زنبوری" (اصطلاح مشهور برای نوع جمع، ناشناس اقدامات، واکنش و احساسات ما را آنلاین ببینید) می آید در هزینه از آنچه است که منحصر به فرد ترین و زیبا در مورد انسان منحصر به فرد [17]. دیگران خوشبین تر هستند. در یک کتاب گاهی خیالی تحت عنوان ذهن در سراسر جهان، نویسنده علمی مایکل Chorost نشان می دهد که چگونه هوشمندانه، ایمپلنت های عصبی از لحاظ فنی قابل قبول به نام "چندمنظوره" می تواند مورد استفاده برای اتصال انسان به طوری که آنها به طور مستقیم می تواند یکی افکار و احساسات دیگر تجربه، منادی امکان یک نوع از از Wi-Fi آگاهی جهانی منجر به "بزرگتر، وسیع تر، گونه های همدلانه تر است." [18]
سپس دوباره، ما باید به یاد داشته باشید که این تمرین کل مقایسه مغز، وب و شبکه است که به سادگی یک قیاس و روش اکتشافی. بنابراین سوال ما واقعا باید درخواست شود نه "آیا وب آگاهانه؟" و "می تواند از آن تا به حال آگاه؟"، اما "به آگاهی چه خواهد بود مشابه در وب؟" و "چه می توان توسط بدانم که آیا چنین چیزی اتفاق می افتد همیشه می تواند یاد بگیرند؟" این سوالات هیجان انگیز و همچنان باز است.