ایل واژهای است مغولی و ترکی به معنای دوست ، یار، همراه و همقبیله، و عشیره که مترادف با ایل استعمال شده، واژهای است عربی به معنای بنی اعمام و نزدیکان از جانب پدر که جمع آن عشایر و عشیرات است. عشیره اسم فارسی ماخوذ از زبان عربی به معنای خویشان، نزدیکان، تبار، اهل خانه، و طایفه است. واژه ایلات (جمع ایل) برای نخستین بار در زبان فارسی در زمان ایلخانیان به کار رفته که منظور از آن طوایف صحرانشین و نیمه صحرانشین است.
در ایران جمعیتی را عشایری به حساب آوردهاند که دارای وابستگی ایلی بوده به زندگی کوچ روی با معیشت غالب شبانی اشتغال دارند. این جمعیت را به سه گروه عمده تقسیم کرده اند. کوچنشینان، نیمه کوچنشینان و رمهگردانان. کوچنشینان شامل افرادی هستند که در ییلاق سرپناه ثابتی ندارند وابستگی آنان به زمین زراعی بسیار اندک، کشت و کارشان دیم و قلمرو زیستی آنان در اراضی حاشیهای یکجانشینان است. نیمه کوچنشینان جمعیتی عشایریاند که عمدتا قشلاق را در ساختمان و یا در آبادیهای قشلاقی و ییلاق را در چادر به سر میبرند این گروه نسبت به کوچنشینان وابستگی بیشتری به زمین دارند. خصوصاً در قلمرو قشلاقی خود دارای آب و زمین زراعی بوده و در قشلاق در آبادیها ساکن اند و مانند روستاییان زارع و باغدار هستند. رمهگردانان از مراتع طبیعی ییلاق استفاده میکنند و به پرورش دام با بردن رمه ها به مراتع بدون همراهی اعضا خانواده اشتغال دارند در این شیوه دامها همراه چوپان یا بعضی از اعضای خانوار به مراتع برده میشوند پس از پایان دوره بهرهبرداری از مراتع دامها به آبادیهای قشلاقی مراجعه و دوره قشلاقی را در طویله و از طریق تعلیف و تغذیه دستی میگذرانند.
بر اساس اطلاعات سرشماری در تیرماه 1366 در کل مناطق عشایری استانهای کشور 96 ایل و 547 طایفه مستقل سرشماری شده اند. تعداد جمعیت کوچنده کشور در سال 1366 برابر 1152099 نفر بوده است. قلمرو زیست عشایر کوچرو ایران عمدتاً در امتداد سلسله جبال زاگرس و در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، باختران، خوزستان، لرستان، ایلام، چهارمحال بختیاری و کهکیلویه و بویراحمد، فارس و خراسان و سیستان و بلوچستان و سمنان و نقاط مرکزی ایران است.
در دوران حکومت قاجار گرچه مناطق وسیعی از پادشاهی قاجار عشایرنشین بود تدریجا از قدرت ایلات کاسته و بر اقتدار دولت مرکزی افزوده شد. ایلات در زمان سلطنت قاجاریه گاه طعمه مناسبی برای دسیسهچینی دولت انگلیس به حساب میآمدند و این دولت با سیاستهای استعماری خود عشایر را علیه دولت مرکزی تحریک مینمود و یا از آنان در جهت حفظ منافع تجاری خود استفاده میکرد. چنانچه در پی کشف نفت در خوزستان کمپانی نفت ایران و انگلیس و شیخ محمره و بختیاریها از سوی دیگر با یکدیگر توافق نمودند که عشایر از مناطق نفتی حراست کنند و نیروی انسانی مورد نیاز کمپانی را فراهم نمایند. و گاه نیروی مقاومتی علیه سلطه استعمار شمرده میشدند. پس از فتح هرات توسط قوای ناصرالدین شاه دولت انگلیس برای تهدید دولت ایران بندر بوشهر را مورد حمله قرار داد در جریان مقاومت اهالی، عشایر قشقایی به کمک سربازان و مردان دلیر تنگستان در برابر حملات قوای انگلیس ایستادگی کردند و حماسهها آفریدند.
در جنبش مشروطه نیز برخی از ایلات به هواداری از مشروطه برخاسته و در استقرار مجدد دولت مشروطه نقش ایفا کردند.
با توجه به تغییرات گسترده در ساختار سیاسی اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی جامعه روند اسکان در میان ایلات تسریع گردید و تغییرات بنیادی در همه وجوه زندگی ایلی پدید آمد که عمده ترین آن تغییر در سازمان و نظام کهن ایلی و عشایری است.
ساخت قدرت در ایلات ایران معمولاً هرمی شکل و نهاد رهبری منبعث از ساخت خویشاوندی و سلطه پدرسالارانه است. رهبری از بطن نظام خویشاوندی نشات گرفته و حافظ بقا و تحکیم روابط خونی است. توزیع قدرت سیاسی و اداری با تقسیمات درون سازمان ایل متناسب است. در راس ایل، ایلخان با اختیارات نامحدود، در راس طایفه ها کلانتران و در راس تیره کدخدایان قرار می گیرند.
اقتصاد عشیرهای تنها در چارچوب مالکیت دستهجمعی بر چراگاهها و تجزیه ناپذیری آنها و نیز سلطه پدرسالارانه بر واحدهای اقتصادی قابل درک است. روابط روزمره اعضا عموماً از طریق روابط خویشاوندی و مالکیت جمعی بر زمین شکل میگیرد، و موقعیت افراد در درون ساخت خویشاوندی، روابط متقابل اقتصادی آنان را مشخص می نماید. مالکیت خصوصی (به شکل مالکیت بر اشیا منقول، دام و چادر) در نظام کوچروی وجود دارد. که به وسیله هنجارهای روابط خویشاوندی محدود شده، توسط توافقهای ازدواج، تقسیم میان پسران به هنگام رسیدن به سن بلوغ، توزیع مجدد از طریق عامل رهبری و مبادلات جنسی از یکی یه دیگری منتقل می شود.
تولید عشیرهای نسبتا یکنواخت (محصولات دامی، زراعی و تا حدودی صنایع دستی)، ابزار بسیار ابتدایی و تخصص در نازلترین سطح است. تقسیم کار در میان عشایر نه بر مبنای تخصص بلکه به سبب پایین بودن سطح تکنولوژی و سنتهای اجتماعی بر مبنای سن و جنس است