پاکستان
پاکستان
این کشور در جنوب مرز آبی هزار کیلومتری با دریای عرب دارد و از غرب با ایران، از شمال با افغانستان، از شرق با هندوستان، و از شمال شرق با جمهوری خلق چین هممرز است. ناحیه کشمیر مورد ادعای هندوستان و پاکستان است. هر دو کشور هند و پاکستان به طور جداگانه بخشهایی از این منطقه را اداره میکنند و این مناطق توسط خط کنترل از هم جدا شدهاند.
پرچم کشور پاکستان
دین رسمی پاکستان اسلام است و در میان کشورهای اسلامی، دومین کشور از نظر تعداد مسلمانان محسوب میشود. این کشور در سال ۱۹۴۷ به عنوان یک دولت و کشور جدید از هند مستقل شد. در سال ۱۹۷۱ جنگ داخلی به جدایی پاکستان شرقی با نام بنگلادش از این کشور منجر شد. این منطقه تاریخچه کهنی از زندگی و تمدن را داراست که شامل تمدن دره سند میشود. از زمان استقلال، پاکستان دورههای رشد نظامی و اقتصادی و همچنین بیثباتی را همگام با جدا شدن بنگلادش از خود، تجربه کردهاست. پاکستان از لحاظ بزرگی نیروهای مسلح در رده هفتم جهان است و تنها کشور اسلامی دارنده جنگافزار هستهای میباشد.
پاکستان بر اساس برآورد سال ۲۰۱۲ با بیش از ۱۸۰ میلیون نفر جمعیت ششمین کشور پرجمعیت دنیاست. نوع حکومت این کشور جمهوری پارلمانی فدرال است و از ۴ ایالت و چهار قلمرو فدرالی تشکیل میشود. پاکستان هم از نظر زبانی و قومی و هم از نظر جغرافیایی کشور متنوع است. اردو و انگلیسی زبانهای رسمی این کشور، اسلام آباد پایتخت و کراچی بزرگترین شهر پاکستان است.
نام
نام پاکستان (paːkɪst̪aːn) (پاک + ستان) به زبانهای اردو و فارسی یعنی سرزمین پاکی. این نام نخستین بار در سال ۱۳۱۲ (۱۹۳۳) توسط چودهاری رحمت علی که آن را در نشریه «امروز» یا «هرگز» منتشر کرد، به کار برده شد.[۱] این نام به عنوان سرواژه از نامهای سرزمینهای اصلی اسلامی مربوط به هند غربی ساخته شدهاست. به طور رسمی این کشور به عنوان قلمرو پاکستان در سال ۱۳۲۶ (۱۹۴۷) بنا نهاده شد و در سال ۱۳۳۶ (۱۹۵۷) به «جمهوری اسلامی پاکستان» تغییر نام داد. پاکستان را بخصوص در شبه قاره هند معمولاً با نام مخفف «پاک» میشناسند.
جمهوری اسلامی پاکستان از ترکیب حروف ایالتهای زیر به دست آمدهاست:
۱- پ از حرف اول ایالت پنجاب
۲- ا از حرف اول ایالت سرحد شمال غرب (که حالا بنام خیبر پختونخوا مبدل کردیده است)
۳- ک از حرف اول ایالت کشمیر
۴- س از حرف اول ایالت سند
۵- تان از حروف انتهایی ایالت بلوچستان
تاریخ
در هنگام قیام گاندی علیه استعمار انگلیس، پاکستان به رهبری محمدعلی جناح (از یاران گاندی) پیش از استقلال هند، استقلال خود را بازیافت. پاکستان دارای تمدن آسیایی بودهاست و یکی از تمدنها بزرگ جهان به حساب میآید که پس از میانرودان و مصر تمدن دوره سِند (۲۵۰۰ تا ۱۵۰۰ قبل از میلاد) است. کشور کنونی پاکستان در تاریخ ۱۲ اوت (۱۹۴۷) تأسیس شد. اما ناحیهای که دربرمی گیرد تاریخچه گستردهای دارد که با تاریخ هندوستان، اشتراک دارد. این منطقه محل تقاطع راههای تجاری تاریخی مانند راه ابریشم بودهاست و در هزاران سال توسط گروههای مختلفی به عنوان سرزمین سکونت به کار برده شد. این گروهها دراویدیها، هندواروپایی، مصریها، سکاها، پارتها، کوشانها، افغانها، ترکتباران، مغولها و اعراب بودند. این منطقه را بیشتر به نام موزه اقوام و نژادها میشناسند.
تندیسی متعلق به ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد در موزه ملی کراچی
مورخ و جغرافی دان دو بلیج مولر هنگامی که گفت: «اگر آنگونه که میگویند مصر موهبتی از سوی نیل است، پاکستان نیز موهبتی از سند است.» اهمیت تاریخی این منطقه را آشکار ساخت. نخستین نشانه وجود آدمیان در این منطقه ابزارهای سنگی هستند که در استان پنجاب از فرهنگ سوان برجای ماندهاند و مربوط به ۱۰۰ هزار تا ۵۰۰ هزار سال پیش هستند. رود سند (ایندوس) محل فرهنگهای باستانی متعددی از قبیل مهرگره (یکی از اولین شهرهای شناخته شده جهانی) و تمدن دره سند در هاراپا و موهنجودارو است. تمدن دره سند در اواسط هزاره دوم پیش از میلاد دچار انحطاط شد و پس از آن تمدن ودابی پدید آمد که در بیشتر شمال هند و پاکستان گسترده شد.
پادشاهی هندویونانی که توسط دمتریوس اول باختری تأسیس شد، شامل گاندهارا و ناحیه پنجاب از ۱۸۴ قبل از میلاد میشد و در زمان حکومت مناندر اول که با پیشرفتهای تجاری و فرهنگی دوره یونانی–بودائیسم همراه بود را بنا نهاد و به بیشترین رشد و پیشرفت خود رسید. شهر تاکسیلا مرکز مهم آموزشی در دوران باستانی شد. بقایای شهر که در غرب اسلام آباد واقع هستند، یکی از مکانهای باستانشناسی عمده کشور است.
در سال ۷۱۲ میلادی، فرمانده عرب به نام محمد بن قاسم، سند و مولتان در جنوب پنجاب (پاکستان) را فتح کرد و بنای حکومتهای بعدی مسلمانان را که شامل حکومت غزنویان پادشاهی محمد غر پادشاهی (سلطان نشین) دهلی و حکومت موغال میشدند ایجاد کردند. در طول این دوره مروجان دینی صوفی نقش محوری را در تغییر دین اکثریت جمعیت منطقه به اسلام ایفا نمودند. انحطاط تدریجی حکومت مغول در اوایل سده هیجدهم موقعیتهایی را برای جمعیت افغانستان، بلوچها و سیکها برای اعمال قدرت و کنترل خود بر نواحی گستردهای را فراهم نهاد تا زمانی که کمپانی هند شرقی بریتانیا سلطه خود را بر جنوب آسیا گسترانید.
مسجد پادشاهی؛ که در سده هفدهم میلادی توسط اورنگ زیب امپراتور مغولها در لاهور ساخته شد.
جنگ استقلال هند در ۱۲۳۶ هجری خورشیدی (۱۸۵۷) آخرین نبرد مسلحانه منطقه برضد راج بریتانیا بود و زمینههای نبرد آزادی خواهانه غیرمسلحانه که توسط مجلس ملی هند رهبری میشد را بنا نهاد. با این وجود لیگ مسلمانان هند در نیمه دوم دهه ۱۹۳۰ در میان ارسی از نادیده گرفتن مسلمانان در سیاست به محبوبیت رسید در ۲۹ دسامبر ۱۹۳۰ خطابه مربوط به ریاست جمهوری علامه اقبال لاهوری خواهان ایجاد یک کشور مسلمان مجزا در شمال غربی و آسیای جنوب شرقی شد. محمد علی جناح تئوری دو ملت را حمایت کرد و لیگ مسلمانان را به سوی پذیرش «قطعنامه لاهور» مربوط به ۱۹۴۰ هدایت کرد که سرانجام به ایجاد کشور پاکستان انجامید.
پاکستان در ۱۴ اوت ۱۹۴۷ با دو جناح دارای اکثریت مسلمان در قسمت شرقی و شمال غربی مناطق آسیای جنوبی تشکیل شد که توسط هند که اکثریت آن هندو بودند ازهم جدا شد و از استانهای بلوچستان (پاکستان)، بنگلادش شرقی، استان مرزی شمال غرب، پنجاب غربی، و سند تشکیل میشد. تقسیم تقسیم هند تحت کنترل بریتانیا به شورشهای فرقهای منجر گردید.
در سراسر هند و پاکستان و میلیونها مسلمان به جامو و کشمیر بالا گرفت و به اولین جنگ کشمیر (۱۹۴۸) منتهی شد که در آن پاکستان و هند هریک قسمتهای عظیمی از جمهوری که در سال ۱۹۵۸ به رسمیت اعلام شده بود با کودتایی توسط ایوب خان (۶۹-۱۹۵۸) که در طول یک دوره ناآرامی داخلی و همچنین در دوره جنگ ۱۹۶۵ هند–پاکستان رئیس جمهور بود. جانشین او یحیی خان (۷۱-۱۹۶۹) با طوفان - بهولا ۱۹۷۰ - مواجه شد که باعث مرگ ۵۰۰ هزار تن شد.
تفرقههای اقتصادی و سیاسی در پاکستان شرقی (بنگلادش امروزی) منجر به سرکوبیها و تنشهای شدید سیاسی گردید، که نهایتاً به جنگ آزادسازی بنگلادش و جنگ ۱۹۷۱ هند و پاکستان و نهایتاً جدا شدن پاکستان شرقی به عنوان کشور مستقل بنگلادش انجامید. حکومت غیر نظامی از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۷ توسط ذوالفقار علی بوتو تا زمانی که خلع شد و توسط یک جنایت قضایی در سال ۱۹۷۹ به دست ژنرال محمد ضیا الحق اعدام شد، از سرگرفته شد. ضیاء الحق سومین رئیس جمهور نظامی شد. سیاستهای سکولار (غیر دینی) پاکستان با معرفی قوانین اسلامی شریعت توسط ضیاء از بین رفتند و این روند تأثیرات مذهبی و دینی بر جامعه شهریب، و همچنین نظامی را افزایش داد. با مرگ ژنرال ضیاء در حادثه سقوط هواپیما در سال ۱۳۶۷ (۱۹۸۸)، بی نظیر بوتو دختر ذوالفقار علی بوتو به عنوان اولین نخستوزیر زن پاکستانی انتخاب شد. در طول دهه بعد با خرابتر شدن اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور، او قدرت را به نواز شریف واگذار کرد.
تنشهای نظامی در جنگ کارگیل که پاکستان و هند در سال ۱۹۹۹ با آن مواجه بودند، با یک کودتای نظامی دنبال شد که در این کودتا ژنرال پرویز مشرف توانست قدرت اجرایی را به دست گیرد. در سال ۲۰۰۱ مشرف توانست با استعفای رفیق ترار، رئیس جمهور پاکستان شود. پس از انتخابات مجلس ۲۰۰۲، مشرف قدرتهای اجرایی را به نخست وزیر تازه منتخب ظفرالله خان جمالی واگذار کرد که او نیز در انتخابات نخست وزیری ۲۰۰۴ پاکستان، جای خود را به شوکت عزیز داد. براساس اطلاعات منتشر شده توسط سازمان سیا و کتابخانه کنگره آمریکا و برآورد آنها در سال ۲۰۱۱، هماکنون پاکستان از نظر توان نظامی در رده پانزدهم قدرتهای نظامی جهان قرار دارد.
بر اساس اطلاعات عنوان شده از سوی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و کنگره آمریکا، پاکستان که جمعیت آن ۱۸۷ میلیون و ۳۴۲ هزار نفر است، هماکنون دارای ۶۱۷ هزار پرسنل فعال نظامی است و تعداد نیروهای ذخیره فعال این کشور ۵۱۵ هزار نفر است.
نیروی زمینی پاکستان دارای ۲۶۴۰ دستگاه تانک، ۴۶۲۰ دستگاه نفربر، ۱۰۸۶ عراده توپ کششی، ۵۹۵ عراده توپ خودکششی، ۲۰۰ سامانه پدافند موشکی، ۳۲۰۰ خمپاره انداز، ۳۴۰۰ سامانه ضد تانک، ۲۵۰۰ سامانه پدافند هوایی و ۱۱۵۰۰ وسیله نقلیه لجستیکی است.
نیروی هوایی پاکستان نیز دارای ۱۴۱۴ فروند جنگنده و هواپیما، ۵۳۵ فروند هلیکوپتر و ۱۴۸ فرودگاه عملیاتی است. نیروی دریایی پاکستان نیز دارای یازده فروند کشتی، دو بندر، ۵ زیر دریایی، ۱۵ قایق نظامی گشت زنی، ۱۱ ناوچه، یک ناوشکن و یک قایق جنگی خشکی آبی است. نیروی دریایی پاکستان دارای ناو هواپیمابر نیست.
بودجه نظامی پاکستان در سال ۲۰۱۱، شش میلیارد و ۴۱۰ دلار بودهاست. کشور پاکستان دارای مساحت ۷۹۶ هزار و ۹۵ کیلومتر مربع، ۱۰۴۶ کیلومتر خط ساحلی و ۶ هزار و ۷۷۴ کیلومتر مرز مشترک است.
تقسیمات کشوری
پاکستان از پنج ایالت، یک منطقهٔ خودمختار قبایلی، یک منطقه فدرال پایتخت(اسلام آباد) و دو منطقه مربوط به جامو و کشمیر تشکیل شدهاست.
نقشهٔ سیاسی پاکستان
منطقه زرد رنگ (شماره ۱) ایالت بلوچستان به مرکزیت کویته
منطقه بنفش رنگ (شماره ۲) ایالت خیبر پختونخوا به مرکزیت پیشاور (NWFP)
منطقه آبی زنگ (شماره ۳) ایالت پنجاب به مرکزیت لاهور
منطقه سرخ رنگ (شماره ۴) ایالت سند به مرکزیت بندر کراچی
منطقه سفید رنگ (شماره ۵) منطقه فدرال پایتخت (ناحیه پایتختی اسلامآباد) (IST)
منطقه سبز رنگ (شماره ۶) منطقه خودمختار قبایلی به مرکزیت میران شاه (FATA)
منطقه فیروزهای رنگ (شماره ۷) منطقه کشمیر پاکستان (جامو و کشمیر آزاد) به مرکزیت مظفرآباد (AJK)
منطقه سیاه رنگ (شماره ۸) ایالت گلگت بلتستان به مرکزیت گلگت
ایالت بلوچستان و ایالت خیبر پختونخوا (سرحد شمال غربی)، خود نیز دارای مناطق خودمختار قبایلی هستند که آنها را (Provincially Administered Tribal Areas (PATA گویند.
جغرافیا و آب و هوا
پهناوری پاکستان معادل ۸۰۳، ۹۴۰ کیلومتر مربع است که حدوداً معادل مجموع پهناوری کشورهای فرانسه و انگلستان است. نواحی شرق آن بر روی فلات هند و نواحی غربی و شمالی بر روی فلات ایران و سرزمین اوراسیا قرار گرفتهاست. ۱۰۴۶ کیلومتر (۶۵۰ مایل) مرز آبی با دریای عرب از طرف شمال دارد و از سوی غرب با افغانستان ۵۲۳ کیلومتر (۳۲۵ مایل) و از طرف شمال شرق با چین ۲۹۱۲ کیلومتر (۱۸۰۹ مایل) از طرف شرق با هند و ۹۰۹ کیلومتر (۵۶۵ مایل) از طرف جنوب غرب با ایران مرز دارد.
دومین کوه بلند جهان، کی ۲
در این کشور انواع ویژگیهای طبیعی از سواحل شنی مردابی و باتلاقهای دارای حرا در ساحل جنوبی گرفته تا جنگلهای معتدل و مرطوب حفاظت شده و قلمروهای یخی کوههای (هیمالیا) قراقوروم، هندوکش در شمال همگی به چشم میخورند. به طور تقریبی ۱۰۸ قله با بلندی بیش از ۷۰۰۰ متر (۲۳۰۰۰ فوت) وجود دارد که با برف و یخچال پوشیده شدهاند. پنج کوه در پاکستان ازجمله کی۲ (در بلتستان) و نانگا پاربات بیش از ۸۰۰۰ متر (۲۶۰۰۰ فوت) ارتفاع دارند. در قسمتی از کشمیر که توسط هند اداره میشود تا نواحی شمالی پاکستان رودخانه سند در طول کشور جریان دارد. هر ساله قسمتهای شمالی پاکستان شمار زیادی جهانگرد خارجی را به خود جلب میکنند. کوهنوردان از سراسر دنیا بلتستان در پاکستان را به عنوان مقصد نهایی خود میدانند. در غرب رود سند بیابانهای خشک و تپهای بلوچستان پاکستان وجود دارند؛ در قسمت شرق هم شنهای روان دادههای سرشماری نشان میدهند که ٪۹۶ جمعیت کشور مسلمان هستند که ٪۸۰ آنها سنی و ٪۱۹ آنها شیعه هستند. پاکستان پس از ایران دومین کشور دارای جمعیت شیعه در جهان است. بقیه جمعیت پاکستان را مسیحیت، هندوئیسم، یهودیها، سیکها، زرتشتیها، احمدیها و آنیمیستها (که عمدتاً کالاشهای چیترال هستند) تشکیل میدهند. تعداد کمی بودایی نیر در آمار پاکستان وجود دارند؛ البته این افراد در قسمت لداخ که توسط هند اداره میشود و پاکستان ادعای مالکیت آن را دارد زندگی میکنند. ساختار جمعیتی پاکستان در سال ۱۹۴۷ با ورود مسلمانان به پاکستان و هندوها و سیکها به هندوستان بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت. از سال ۲۰۰۵ به بعد بیش از ۳ میلیون مهاجر (که تقریباً ٪۸۱ آنها را پشتونها تشکیل میدهند) به علت جنگهای جاری در افغانستان در پاکستان باقی ماندهاند و براساس کمیسیون عالی مهاجران سازمان ملل، ٪۸۳ مهاجران هدف خود را اقامت دائم در پاکستان میدانند.بیابان تار وجود دارد. بیشتر نواحی پنجاب و قسمتهایی از سند دشتهای حاصلخیزی هستند که کشاورزی در آنجا از اهمیت زیادی برخوردار است.
اب و هوا نیز به همین روال متفاوت است؛ زمستانهای سرد و تابستانهای گرم در شمال و آب و هوای معتدل درجنوب که متأثر از تأثیر اقیانوس هند است. نواحی مرکزی تابستانهای بسیار گرم دارند و دمای آنها به بیش از ۴۵ درجه سانتی گراد (۱۱۳ درجه فارنهایت) میرسد و زمستانهای سردی که دمای هوا کمتر از دمای انجماد میرسد. میزان بارش باران نیز کم است و از ۲۵۰ میلی متر و تا ۱۲۵۰ میلی متر که بیشتر با دمای موسم (مونسون) غیر قابل اطمینان جنوب غربی در اواخر تابستان همراه هستند در نوسان است. مسئله کمبود آب نیز توسط ساخت سدها بر روی رودخانهها و استفاده از آب چاهها در مناطق خشکتر تا حدی حل شدهاست.
مردم
پاکستان بر اساس آمار تخمینی ۱۳۸۷ (۲۰۰۸)، جمعیتی حدود ۱۷۲٬۸۰۰٬۰۰۰ تن دارد. پاکستان ششمین جمعیت بزرگ جهان را داراست که بیشتر از روسیه و کمتر از برزیل است. به علت نرخ رشد بالای جمعیت پاکستان انتظار میرود جمعیت آن در سال ۲۰۲۰ از جمعیت برزیل فراتر رود. نشان دادن جمعیت پاکستان نسبتاً مشکل است و این به علت تفاوتهای آشکار در دقت هر سرشماری و عدم هماهنگی بین بررسیهای گوناگون مربوط به نرخ رشد جمعیت است اما احتمالاً بتوان گفت نرخ رشد جمعیت در دهه ۱۹۸۰ به اوج خود رسید. جمعیت این کشور تاریخ ۱ ژوئیه ۲۰۰۵ حدود ۱۶۲، ۴۰۰، ۰۰۰ تن و نرخ رشد جمعیت نیز ۳۴ در هزار و نرخ مرگ و میر حدود ۱۰ در هزار و نرخ رشد طبیعی جمعیت حدود ٪۴/۲ تخمین زده شد. منابع غیر دولتی و بینالمللی گزارش میدهند که جمعیت کنونی پاکستان حدود ۱۷۰ تا ۱۹۰ میلیون تخمین زده میشود.
گروه های قومی اصلی پاکستان؛ بلوچ(صورتی)، پشتون(سبز)، پنجابی(قهوهای)، سندی(زرد)
زبان اردو زبان پاکستانی و زبان مشترک این کشور است، اما زبان انگلیسی زبان رسمی است که در قانون اساسی پاکستان و در تجارت و همچنین طبقه خاص و تحصیل کرده و شهری و بسیاری از دانشگاهها به کار برده میشود. زبان پنجابی نیز زبان بیش از ۶۰ میلیون نفر است، اما رسمیتی از سوی کشور ندارد. پاکستانیها از نژادها و گروههای قومی متعددی تشکیل یافتهاند که بیشتر آنها از نوع مردم هندواروپایی هستند و به همین دلیل بسیار متفاوت از افراد بومی ساکن این بخش از شبه قاره هند هستند.
اکثریت پاکستانیها به گروه قومی هندوآریایی تعلق دارند. در حالی که تعداد قابل توجهی از نژادهای ایرانی و تعداد کمتری از دراویدیانها نیز به چشم میخوردند. این گروههای قومی عمده به گروههای قومی کوچکتری تقسیم میشوند. پنجابیها ۴۴٫۶۸٪، پشتونها ۱۵٫۴۲٪، سندیها ۱۴٫۱٪، سرائیکیها ۸٫۳۸٪، مهاجر اردو ۷٫۵۷٪، بلوچها ۳٫۵۷٪ و سایرین ۶٫۲۸٪ جمعیت را تشکیل میدهند.
بیشتر جمعیت پاکستان مسلمان هستند (۷۷٪ سنی و ۱۹٪ شیعه). به علاوه ۱٫۸۵٪ هندو، ۱٫۶٪ مسیحی و ۰٫۰۴٪ سیک نیز در کشور میزیند.
سیاست
پاکستان عضو سازمان ملل متحد، سازمان کنفرانس اسلامی، سازمان همکاری منطقهای جنوب آسیا (سارک)، و سازمان اکو میباشد. همچنین از دوران استقلال پاکستان و هند از بریتانیای کبیر، این کشور عضوی از اتحادیه کشورهای همسود (مشترکالمنافع) بودهاست. گرچه عضویت پاکستان در این اتحادیه سه بار لغو شدهاست؛ نخستین بار در سال ۱۳۵۱ (۱۹۷۲) پس از آنکه اتحادیه کشورهای همسود استقلال بنگلادش (پاکستان شرقی) را از پاکستان به رسمیت شناخت، دولت پاکستان به نشانهٔ اعتراض این اتحادیه را ترک کرد، که البته مجدداً در سال ۱۹۸۹ به اتحادیه بازگشت. عضویت پاکستان از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ به دلیل کودتای غیرقانونی ژنرال پرویز مشرف از طرف اتحادیه لغو شد. سومین بار در نوامبر ۲۰۰۷، عضویت پاکستان به دلیل اعلام وضعیت فوقالعاده توسط پرویز مشرف از طرف اتحادیه لغو شدهاست.
یوسف رضا گیلانی، نخست وزیر کنونی پاکستان
مسلم لیگ، اولین دولت پاکستان را به رهبری محمد علی جناح و لیاقت علی خان تشکیل داد. رهبری سیاست پاکستان به دست مسلم لیگ با ظهور احزاب سیاسی دیگر و با ظهور حزب مردم پاکستان در غرب پاکستان و عوامی لیگ در شرق پاکستان که نهایتاً به ایجاد بنگلادش منجر شد، به میزان زیادی رو به افول گذاشت. اولین قانون اساسی پاکستان در سال ۱۳۳۵ (۱۹۵۶) اتخاذ شد، اما در سال ۱۹۵۸ توسط ایوب خان به حال تعلیق در آمد. قانون اساسی مصوب ۱۹۷۳ توسط ضیاءالحق در سال ۱۹۷۷ به تعلیق درآمد و دگربار در سال ۱۹۹۱ به تصویب رسید و این مهمترین سندی است که پایههای دولت و حکومت را بنا مینهد. پاکستان یک جمهوری فدرال است و اسلام به عنوان دین رسمی کشور محسوب میشود. سیستم نیمه–رئیس جمهوری شامل قوه مقننهای متشکل از دو مجلس است که خود شامل سنای پاکستان که شامل ۱۰۰ عضو است و مجمع ملی پاکستان که دارای ۳۴۲ عضو است، میشود.
رئیس جمهور پاکستان، رئیس دولت و همچنین فرمانده کل نیروهای مسلح است و توسط کالج الکترولال پاکستان انتخاب میشود. نخست وزیر معمولاً رهبر بزرگترین حزب در مجمع ملی است. هر ایالت، سیستم حکومتی مشابهی دارد و دارای یک مجمع اسالتی است که مستقیما انتخاب میشود؛ در مجمع ایالتی، رهبر بزرگترین حزب یا ائتلاف به عنوان وزیر انتخاب میشود. رؤسای ایالت نیز توسط مجامع ایالتی و به پیشنهاد وزراء انتخاب میشوند.
ارتش پاکستان نقش مؤثری را در سیاستهای عمده کشور در طول تاریخ این کشور ایفا کرده است؛ رؤسای جمهور نظامی از ۱۹۵۸ و ۷۱، ۱۹۷۷ و ۸۸ و از ۱۹۹۹ تا به امروز رهبری کشور را به عهده داشتند. حزب چپ گرای مردم پاکستان (PPP) که توسط ذوالفقار علی بوتو رهبری میشد، به عنوان یک بازیگر سیاسی مهم در دهه ۱۹۷۰ ظهور کرد. تحت رهبری نظامی محمد ضیاءالحق پاکستان سیاست خود را از سیاست سکولار بریتانیایی جدا کرد و به سوی شریعت و دیگر قوانین اسلام پایه تغییر موضع داد. در طول دهه ۱۹۸۰ جنبش متحد قومی (MQM) که ضد فئودالی و طرفدار مهاجر اردو |مهاجر بود توسط ساکنان شهری تحصیل کرده و غیرسنتی ایالت سند و بهویژه کراچی آغاز به کار کرد. سالهای دهه ۱۹۹۰ شاهد سیاستهای ائتلافی که توسط حزب مردم و مسلم لیگ احیا شده رهبری میشد بود.
در انتخابات عمومی اکتبر ۲۰۰۲، مسلم لیگ پاکستان (PML –Q) تعداد زیادی از کرسیهای مجلس ملی را با قرار گرفتن در رده دوم از میان دیگر گروهها از آن خود کرد و به عنوان حزب مجلس ملت پاکستان که شاخهای از حزب PPP بود شناخته شد. ظفراللّه خان جمالی از PML –Q به عنوان نخست وزیر شناخته شد، اما درتاریخ ۲۶ ژوئن ۲۰۰۴ استعفا داد و رهبر PML –Q چادهری مبثوجات (شجاعت) حسین به عنوان نخست وزیر موقت جایگزین او شد. در ۲۸ اوت ۲۰۰۴ مجمع ملی به وزیر اقتصاد پاکستان و قائم مقام پیشین سیتی بانک، شوکت عزیز رای داد و او را به عنوان نخست وزیر انتخاب کرد. مجلس متحده عمل که ائتلاف احزاب مذهبی اسلامی بود درانتخابات ایالت مرزی شمال غرب پیروز شد و حضور خود را در مجمع ملی پاکستان افزایش داد.
پاکستان عضو فعالی از سازمان ملل و سازمان کنفرانس اسلامی است و OIC را به عنوان محلی برای گروه اعتدال روشنفکران به کار برده است؛ که برنامهای برای ایجاد یک رنسانس و عنصر روشنگری در دنیای اسلام است. پاکستان همچنین یکی از اعضا سازمانهای مهم منطقهای سازمانهای همکاریهای منطقهای جنوب آسیا (سارک) و سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) است. پاکستان در گذشته روابط گوناگونی را با آمریکا به خصوص در اوایل دهه ۱۹۵۰ هنگامی که پاکستان مهمترین متحد آسیایی بود رقم زدهاست.
پاکستان همچنین عضو سازمان پیمان مرکزی (سنتو) و سازمان پیمان جنوب شرقی آسیا (SEATO) بود. در طول جنگ شوروی–افغانستان در دهه ۱۹۸۰ پاکستان یکی از متحدان اصلی آمریکا بود. اما روابط آنها هنگامی که آمریکا بهخاطر سوءظنهایی نسبت به استفاده پاکستان از فعالیتهای هستهای تحریمهایی را بر او اعمال کرد، روبه سردی گذاشت. پس از حملات ۱۱ سپتامبر وجنگ بر سر تروریسم روابط آمریکا و پاکستان بهویژه پس از اینکه پاکستان حمایت خود را از رژیم طالبان در کابل ظاهراً متوقف نمود، بهبود یافتهاست. در ژانویه ۲۰۰۴، مؤسس برنامه هستهای پاکستان عبدالقدیر خان به موضوع گسترش نیروی هستهای به لیبی، ایران و کره شمالی اعتراف کرد. در ۵ فوریه ۲۰۰۴ پرزیدنت پرویز مشرف اعلام کرد که او عبدالقدیر خان را بخشودهاست.
پاکستان مدتهای زیادی روابط ناآرامی را با همسایه اش هند داشتهاست. اختلاف بلندمدت بر سر کشمیر به جنگهای تمام عیاری در جنگ هند – پاکستان در ۱۹۴۷ و جنگ هند و پاکستان در ۱۹۶۵ انجامید. جنگ داخلی در ۱۹۷۱ به جنگ آزادی خواهانه بنگلادش که خودجوش بود و جنگ ۱۹۷۱ هند– پاکستان تبدیل شد. پاکستان برای نشان دادن برابری خود با آزمایشهای هستهای Pokhran-II هند در سال ۱۹۹۸ آزمایشهای سلاحهای هستهای را انجام داد و تنها کشور مسلمان دارای سلاحهای هستهای به طور رسمی گردید. روابط این کشور با هند پس از آغاز مذاکرات صلح در ۲۰۰۲ رو به بهبودی است. پاکستان روابط نزدیک اقتصادی نظامی و سیاسی را با جمهوری خلق چین دارا میباشد.
پاکستان همچنین در نواحی قبیلهای که به صورت فدرال اداره میشوند و رهبران قبیلهای از طالبان حمایت میکنند با بی ثباتیهایی روبهرو است. پاکستان برای سرکوبی ناآرامیهای محلی مجبور به استقرار نیروهای ارتش خود در این نواحی شدهاست. این در حالی است که آتش بس اعلام شده بین رهبران قبیلهای و دولت پاکستان ثبات لازم را به منطقه باز نگرداندهاست.
اضافه بر این، پاکستان مدت زیادی است که در بزرگترین ایالت خود، بلوچستان (پاکستان) دچار بی ثباتی است. ارتش برای جنگ با شورش جدی در این استان از سال ۱۹۷۳ تا سال ۱۹۷۶ مستقر شد. ثبات اجتماعی پس از اینکه رحیم الدین خان به عنوان مجری حکومت نظامی که آغاز آن در سال ۱۹۷۷ بود منصوب شد. در پاکستان ازسرگرفته شد. پس از صلح و آرامش نسبی در طول دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ برخی از رهبران قبیلهای بانفوذ بلوچ بازهم یک جنبش جدایی طلبانه را پس از اینکه پرویز مشرف در ۱۹۹۹ به قدرت رسید آغاز کردند.
اقتصاد
پاکستان کشوری در حال توسعهاست که در جبهههای سیاسی و اقتصادی با چالشهایی روبهرو بودهاست. با وجود اینکه در سال ۱۹۴۷ این کشور بسیار فقیر بود نرخ رشد اقتصادی پاکستان در طول ۴ دهه بعد از آن بهتر از میانگین جهانی بودهاست. اما سیاستهای ناآگاهانه به پایین آمدن این نرخ در دهه ۱۹۹۰ منجر شد.
اخیراً تغییرات گسترده اقتصادی به اقتصادی قدرتمندتر منجر شدهاند و به نرخ رشد بهویژه در زمینههای ساخت و تولید و بخشهای خدمات مالی (اقتصادی) سرعت بخشیدهاند. پیشرفتهای بزرگی نیز در موقعیت ارز خارجی و رشد سریع در منابع ارز ثابت در سالهای اخیر شاهد بودهایم. تخمین بدهی خارجی در سال ۲۰۰۵ در حدود ۴۰ میلیارد دلار آمریکا بود. با این حال این بدهی با کمکهای صندوق بینالمللی پول و بخشودگی بدهی از طرف ایالات متحده آمریکا کاهش یافتهاست. تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۰۵ حدود ۶/۴۰۴ میلیارد دلار برآورد شد و تولید سرانه ناخالص ملی آن ۲۴۰۰ دلار آمریکا بود.
نرخهای رشد تولید ناخالص ملی پاکستان در ۵ سال اخیر شاهد یک افزایش ثابت بودهاند. در سال ۲۰۰۱ نرخ رشد تولید ناخالص داخلی کشور ٪۸/۱ بود ولی در سال مالی که ۳۰ ژوئن ۲۰۰۵ پایان یافت، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی اسمی به حدود ٪۴/۸ رسید. این نرخ رشد پاکستان را پس از چین دارنده دومین نرخ رشد اقتصادی در میان پرچمعیتترین کشورهای جهان قرار داد. با این حال فشارهای تورمی و میزان ذخیره کمتر از مقدار لازم و همچنین عوامل اقتصادی دخیل دیگر امر نگه داشتن نرخ رشد به این میزان را مشکل میسازد.
رشد بخشهای غیرکشاورزی ساختار اقتصاد را تغییر دادهاست و اکنون اقتصاد تنها ٪۲۰ تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد. بخش خدماتی حدود ٪۵۳ تولید ناخالص داخلی کشور که تجارت عمده و خرد کشور حدود ۳۰٪ این بخش را تشکیل میدهد. اخیراً بازار بورس کراچی همراه با دیگر بازارهای در حال ایجاد دنیا اوج گرفتهاست. مقادیر هنگفتی از سرمایه گذاریهای خارجی در صنایع متعددی به کار گرفته شدهاند. با این حال سرانه بازار بورس همچنان مخابرات، نرمافزار، خودرو، نساجی، سیمان، کود، فولاد و ساخت کشتی هستند.
صنعت مهم دیگری که در گذشته از دسترسی خارجی محروم ماندهاست، هوافضا است. تیپهای مختلف توپخانه در ارتش از پیش به گسترده شدن میزان مهمات نظامی پاکستان کمک کردهاند. خبرهایی از احتمال مشارکت عمومی یا خصوصی در برنامههای آینده موشکی به گوش میخورد که میتواند با برنامه فضایی پاکستان همراه شود؛ زیرا تواناییهای کنونی این کشور شامل موشکهای بالستیک میان برد و تحقیقاتی بر روی موشکهای بالستیک قارهپیما میشوند. رویکرد ساختاری برای استفاده از این تواناییهای هوافضایی ممکن است باعث رونق سریعتر اقتصادی پاکستان شود زیرا صنعت هوانوردی پیش تر هم شاهد رشد چشمگیری در سالهای گذشته بودهاست که با حضور شرکتهای هواپیمایی متعددی همراه بودهاست.
جانوران و گیاهان
گونههای مختلف مناظر و آب و هوا در پاکستان به این ناحیه اجازه میدهد تا از گونههای مختلف حیوانات و پرندگان وحشی برخوردار باشد. در جنگلها درختهای سوزنیشکل آلپی و شبه آلپی از قبیل کاج فرنگی و کاج و سدر دیودار در کوههای شمالی و درختان پهنبرگ مانند جگ و توت– شکل در رشتهکوههای سلیمان در جنوب وجود دارند. تپههای غربی دارای سرو کوهی و تمرسیک و علفهای خشن و گیاهان خاردار هستند. در طول ساحل جنگلهای پوشیده از منگرو که بیشتر زمینهای مرطوب ساحلی را تشکیل میدهند به چشم میخورد.
در جنوب در آبهای تیره در دهانه رودخانه سند تمساح نیز وجود دارند. در حالی که در سواحل رودخانه گراز، آهو، خارپشت و جوندگان کوچک به چشم میخورند، در زمینهای شنی پوشیده از خار مرکز پاکستان شغال، کفتار، گربه وحشی، پلنگ و در آسمانهای آبی شاهین، قوش (قرقی)، باز و عقاب دیده میشوند. در بیابانهای جنوب غربی چیتای کمیاب آسیایی نیز وجود دارد.
در کوههای شمالی گونههایی از حیوانات در حال خطر از قبیل قوچ و میش مارکوپولو، قوچ و میش اوریال، مارخور، بز کوهی، خرس سیاه آسیایی، خرس قهوهای هیمالیایی و پلنگ برفی وجود دارند. در اوت ۲۰۰۶ پاکستان یک بچه پلنگ برفی یتیم کمیاب را که لئو نام داشت به آمریکا هدیه کرد. گونه کمیاب دیگری دلفین رودخانه سند است که تصور میشود ۱۰۰۰ عدد دیگر از آن باقی باشد که در ۲ منطقه حفاظت شده نگهداری میشوند. در سالهای اخیر شمار حیوانات وحشی که برای بازرگانی خز و چرم کشته میشدند به ایجاد قانون منع شکار حیوانات و پرندگان وحشی در مناطق حفاظت شده حیات وحش منجر شد.
مارخور، حیوان ملی پاکستان
فرهنگ و تمدن
پاکستان دارای فرهنگ منحصر به فرد و غنی است که سنتهای خود را در طول تاریخ حفظ کردهاست. واقعیت پیش از ورود اسلام بسیاری از پنجابیها و سندیها، هندو و بودایی بودند؛ اما این روند در طول دوره توسعه اسلام، توسط حاکمان اموی، محمد بن قاسم، سلطان محمود غزنوی و دیگران تغییر یافت. بسیاری از فعالیتها، غذاها بقایای تاریخی و مکانهای مقدس از حکومت موغل مسلمان و فرمانروایان افغانها برجای مانده که شامل لباس ملی شلوار کمیز (تمیز) میشود. زنان نیز شلوار قمیز با رنگهای شاد میپوشند.
مسجد شاه فیصل در اسلام آباد که از بزرگترین مسجدهای جهان است.
در حالی که مردان شلوارهایی با رنگهای تیره تر میپوشند و معمولاً شیروانی یا اچکان (نوعی کت بلند) که برروی لباسها میآید برتن میکنند. انواع موسیقی پاکستانی متنوع است؛ موسیقی محلی و گونههای سنتی مانند قوالی و غزل گایاکی و گونههای جدید که موسیقی سنتی و غربی را در هم میآمیزند مانند اجرای همزمان قوالی و موسیقی غربی که توسط نصرت فاتح علی خان مشهور انجام میشود. دیگر خوانندگان عمده غزل، مهدی حسن، غلام علی و فریده خانم طاهره، سید عبید پروین و اقبال بانو هستند.
ورود مهاجران افغان در استانهای غربی، موسیقی پشتو و فارسی را مجدداً زنده کردهاست و پیشاور را به عنوان محلی برای موسیقی دانای افغان و محلی برای گسترش موسیقی افغان به خارج از کشور مبدل ساختهاست. تا دهه ۱۹۹۰ شرکت تلویزیون پاکستان که توسط دولت اداره میشد (PTV) و شرکت خبرگزاری پاکستان رسانههای عمده کشور بودند. اما اکنون کانالهای تلویزیونی شخصی متعددی از قبیل Geo TV، تلویزیون ایندوس، Hum TV و گروه ARY نیز وجود دارند. کانالها و فیلمهای متعدد آمریکایی، اروپایی و آسیایی نیز برای اکثریت جمعیت پاکستان از طریق Cask TV و ماهواره قابل دسترسی هستند. همچنین صنایع فیلمسازی بومی کوچکی نیز در لاهور و پیشاور (که اغلب با نام لالی وود و پولی وود آنها را میشناسند) وجود دارند. با وجود اینکه فیلمهای بالیوود امروزه ممنوع هستند ستارههای سینمای هند در پاکستان بسیار محبوب هستند.
آرامگاه اقبال لاهوری
جامعه پاکستان عمدتاً چند زبانه و مسلمان است، و اغلب آنها احترام خاصی را به ارزشهای خانوادگی سنتی دارند. با وجود اینکه خانوادههای شهری به سیستم خانواده هستهای تغییر یافتهاند و این به دلیل محدودیتهای اجتماعی–اقتصادی است که توسط سیستم سنتی خانواده مشترک بر آن تحمیل میشود. دهههای اخیر حضور طبقه متوسط را در شهرهایی نظیر کراچی، لاهور، راولپندی، حیدرآباد پاکستان، فیصل آباد، سوکور و پیشاور شاهد بودهاست که خواهان حرکت در سوی یک جهت آزادی خواهانه تر هستند و این در مقابل نواحی قبیلهای شمال غربی است که با افغانستان هم مرز هستند و سنتهای دیرینه و روش محافظه کارانه را پیش میگیرند. افزایش فرایند جهانی شدن تأثیر فرهنگ غربی را افزایش داده و اکنون پاکستان رتبه ۴۶ را در ایندکس جهانی شدن دارا است. در حدود ۴ میلیون پاکستانی در خارج از کشور زندگی میکنند و حدود نیم میلیون نفر مقیم خارج نیز در ایالات متحده آمریکا زندگی میکنند.
باغ شالیمار لاهور
گردشگری یک صنعت در حال رشد در پاکستان است و بر فرهنگها و ملل و مناظر متنوع آن استوار است. یازماندههای تمدن باستانی از قبیل موهنجودارو و هاراپا و تاکسیلا تا بخشهای تپهای هیمالیا همه جهانگردانی را به خود جذب میکنند. پاکستان چندین رشته کوه با ارتفاع بیش از ۷۰۰۰ متر دارد که ماجراجویان و کوهنوردانی را از سراسر دنیا به خود جذب میکند، بهویژه کی۲.
دانشگاه پنجاب
قسمتهای شمالی پاکستان دژها و برجها و دیگر آثار معماری کهن و همچنین دره هونزا و درههای چیترال را دارا است. درههای چیترال محل جامعه کوچک پیش از اسلام آنیمیست کلشه است که از تباری هندوایرانی هستند. شهر لاهور دارای نمونههای بسیاری از معماری مغول مانند مسجد بدشاهی، باغهای شالیمار (لاهور)، مقبره جهانگیر و دژ لاهور است.
روزهای تعطیل
روزهای تعطیل و جشنوارههای بسیاری سالانه در پاکستان جشن گرفته میشوند. در حالی که پاکستان یک ملت مسلمان است روزهای تعطیل غیر مذهبی نیز در پاکستان وجود دارد که عبارتند از: روز پاکستان (۲۳ مارس)، روز استقلال (۱۴ اوت)، روز دفاع پاکستان ۶ سپتامبر، روز نیروی هوایی پاکستان ۷ دسامبر سالگرد تولد (۵ دسامبر)، و مرگ (۱۱ سپتامبر) محمد علی جناح، علامه اقبال لاهوری (۹ نوامبر) و تولد (۳۰ ژوئیه) و فوت (۸ ژوئیه) فاطمه جناح (مادر ملت) و همچنین سند کارگر (که به نام سندمی هم شناخته میشود) در روز ۱ می.
چند جشنواره مهم توسط مسلمانهای پاکستانی در طول سال گرامی داشته میشوند که وابسته به تقویم اسلامی است. در رمضان که نهمین ماه تقویم است ۲۹ یا ۳۰روز را روزه میگیرند و سپس جشن عید فطر است. در یک جشن دیگر عید قربان را به یاد قربانی حضرت ابراهیم انجام قربانی میکنند و گوشت آنرا بین دوستان و خانواده و فقرا تقسیم میکنند. هر دو عید از تعطیلات عمومی هستند و مردم میتوانند در این دو روز از خانواده و دوستان دیدن کنند و بچهها لباس نو هدیه و شیرینی میگیرند. بعضی از مسلمانان تولد محمد، پیامبر اسلام را در سومین ماه تقویم ربیعالاول جشن میگیرند. مسلمانهای شیعه روز عاشورا را در روزهای نهم و دهم اولین ماه تقویم (ماه محرم) گرامی میدارند.
هندوها، بوداییها، سیکها و مسیحیان پاکستان نیز جشنهای خودشان را برگزار میکنند. سیکها از سراسر جهان میآیند تا مکانهای مقدسی را در پنجاب، مانند آرامگاه گورو ننک مؤسس سیکسیم در حسن عبدلی واقع در ناحیه اتوک و زادگاه او نانکانا صاحب را دیدن کنند. جشنوارههای محلی و منطقهای نیز مانند جشنواره بسنت در پنجاب که آغاز بهار را نشان میدهد و با هوا کردن بادبادکها همراه است، نیز جشن گرفته میشوند.
ورزش
ورزش رسمی و ملی پاکستان هاکی روی چمن است، با وجود اینکه اسکواش و کریکت نیز بسیار محبوب هستند. تیم ملی کریکت پاکستان یکبار جام جهانی را در مسابقات جهانی کریکت ۱۹۹۲ از آن خود کرد. یکبار هم در جام جهانی کریکت ۱۹۹۹ نایب قهرمان شد و دوبار میزبان بازیهای جام جهانی کریکت ۱۹۸۷ و جام جهانی کریکت ۱۹۹۶ شدهاند. این تیم همچنین جام استرالیا را در سالهای ۱۹۸۶ و ۱۹۹۰ و ۱۹۹۴ از آن خود کردهاست.
کریکت، محبوبترین ورزش در پاکستان است.
حقوق بشر
اساس آمار سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۵ میلادی، بین ۱،۲ میلیون تا ۱،۵ میلیون کودک در خیابانهای پاکستان زندگی میکنند. در پاکستان اقلیتهای دینی و مذهبی در موارد زیادی مورد حملات انتقامجویانه قرار میگیرند. در بسیاری از موارد گروههای تندروی سُنی، غالبا پیروان مذهب شیعه را به ویژه در کویته، مرکز ایالت بلوچستان هدف قرار میدهند . در پاکستان همچنین پیروان فرقه احمدیه که اواخر سده ۱۹ میلادی در آن کشور بنیان نهاده شد ، مورد اذیت و آزار گاه و بیگاه قرار دارند.
شهرها
کراچی
کراچی( آوا راهنما·اطلاعات) بزرگترین شهر جمهوری اسلامی پاکستان و مرکز استان سند این کشور است. این شهر در ناحیه جنوب شرقی پاکستان بر کرانه دریای عرب واقع شده و در شمال غربی دلتای سند قرار گرفتهاست. طبق آمار منتشره از سازمان ملل متحد، جمعیت کراچی در سال ۲۰۰۵ میلادی ۱۱٬۸۱۹٬۰۰۰ نفر بودهاست که از این لحاظ پرجمعیتترین شهر پاکستان و سیزدهمین شهر پرجمعیت جهان محسوب میگردد.
لقب این شهر «شهر قائد» است که منظور از قائد، محمدعلی جناح بنیانگذار پاکستان است. کراچی مرکز مالی و بازرگانی و بزرگترین بندر پاکستان است.
جمعیت
جمعیت شهر کراچی مانند بسیاری از شهرهای دیگر پاکستان در ابتدا کم بود و پس از این که به پایتختی پاکستان برگزیده شد، جمعیتش چند برابر شد. همان طور که در جدول پایین میبینید، جمعیت این شهر از حدود ۵۷ هزار نفر در سال ۱۸۵۶ میلادی به حدود ۱۲٫۵ میلیون نفر در سال ۲۰۰۸ رسیدهاست. یعنی در طی ۱۵۲ سال بیش از ۱۲ میلیون نفر به جمعیت این شهر (عمدتا به دلیل مهاجرت) افزوده شدهاست. نتیجه این مهاجرتهای بیرویه چیزی جز آوارگی میلیونها تن از مردم شهر به دلیل نداشتن مسکن در خیابانها و کوچهها نیست.
جغرافیا
کراچی شهری در جنوب استان سند است که در سواحل جنوبی این استان و در ساحل دریای عرب واقع شدهاست. مساحت این شهر ۳٬۵۲۷ کیلومتر مربع میباشد که شامل قسمت بزرگی از جلگه و اطراف جلگهاست و با تپههایی در شمال و غربش، شهرنشینی پراکنده را به وجود آوردهاست. دو رود وجود دارد که در همهٔ فصلهای سال جاری هستند و از ابتدا تا انتها شهر را میپیمایند. یکی رودخانه مالیر است که از شرق به سوی جنوب و مرکز شهر کراچی و دیگری رودخانه لیاری است که از شمال تا جنوب و غرب شهر جریان دارد. بندر کراچی با داشتن ماسه سنگهای ساحلی در جنوب غرب شهر از بسیاری از طوفانها و سیلابها در امان است. جزیرهای با نام مانورا در حومه کراچی وجود دارد که صدف خوراکی و تخته سنگهای فراوان دارد.
آب و هوا
قرار گرفتن کراچی در ساحل، این شهر را به داشتن یک نسبت معتدل آب و هوا با پستی سطوح تبدیل کردهاست و میانگین بارش در این شهر در سال به نزدیکی 4/25 سانتی متر میرسد. اکثر اوقات به دلیل وزیدن باد موسمی در ماههای ژوئیه و اوت هوا معتدل میشود. در این شهر زمستانها، معتدل و تابستانها، گرم هستند. هرچند به دلیل قرار گرفتن در مجاورت دریا، رطوبت هوا، آب و هوا را یکسان نگه میدارد و هوای معتدل را به سوی یک منطقه نزدیک، مرتفع و خنک در دریا میبرد. بادهای شمالی گرمای هوا در ماههای تابستان را تغییر میدهند. دمای هوا از 30 درجه در آوریل به 44 درجه در اوت میرسد. ماههای زمستان(نوامبر تا فوریه) معمولاً بهترین زمان برای دیدن از کراچی هستند. ماههای ژوئیه، دسامبر و ژانویه آب و هوای خوش دارند و هوا در هنگامی که جمعیت زیاد میشود، ابری میگردد. گروههایی در اطراف صندوقهای صدقه حلقه میزنند تا بار دیگر به این مکان زیبا بیایند. گردشگران و مهاجران از کراچی در این ماهها دیدن میکنند.
لاهور
لاهور( آوا راهنما·اطلاعات) یکی از شهرهای جمهوری اسلامی پاکستان و مرکز ایالت پنجاب این کشور است. این شهر پس از کراچی دومین شهر بزرگ پاکستان محسوب میشود.
نمایی از شهر سیل خیز لاهور
شهر لاهور در لیست بزرگترین شهرهای پاکستان قرار دارد و در افکار مردم به عنوان قلب پاکستان مطرح میگردد. حق با مردم است و ریشهٔ تاریخ خلقت در پاکستان به همین شهر باز میگردد و نیز محیطی فرهنگی دارد. کارشناسان ثروت و آموزش و پرورش در میان شهرهای پاکستان بیشتر این شهر را انتخاب می نمایند و در این شهر مسکن میگزینند؛ چرا که هم برای در آوردن پول محیطی بازرگانی و هم برای آموزش محیطی فرهنگی دارد. شهر لاهور بیشتر اوقات باغ شهر خوانده میشود و نیز میراث امپراتوری مغولی هند در این شهر بر جای مانده است. این شهر مکانی در نزدیکی رودخانههای راوی و وگاه است و به همین دلیل باغات سرسبز و زیبای فراوانی دارد. شهر لاهور به دلیل قرار گرفتن در مرز جمهوری اسلامی پاکستان با هند از اهمیت ویژهای برخوردار است.
جغرافیا
شهر لاهور در ۳۱°۴۵′ شمال عرض جغرافیایی و ۷۴°۳۹′ شرق طول جغرافیایی قرار گرفته است.
این شهر از سمت شمال و غرب به ناحیه شیخ اوپورا، از سمت جنوب به ناحیه کاسور و از سمت شرق به رودخانه وگاه محدود شده است.
رودخانه راوی که در شمال لاهور جریان دارد، سنگهای رسوبی فراوانی را به وجود آورده است و در این منطقه منظرهای بسیار زیبا حاکم شده است. گرداگرد شهر لاهور ۴۰۴ کیلومتر مربع میباشد.
آب و هوا
آب و هوای لاهور در طی ماههای مه، ژوئن و ژوئیه خیلی گرم است. وقتی که درجه گرما در این شهر زیاد میشود، به ۴۰ تا ۴۵ درجهٔ سانتی گراد میرسد.
در اوت باد موسمی بر لاهور میوزد. بارش سنگین باران کل شهر و حتی استان را در این ماه فرا میگیرد. دسامبر، ژانویه و فوریه سردترین ماههای لاهور هستند.
فیصلآباد
فیصلآباد یکی از شهرهای استان پنجاب در کشور پاکستان است. این شهر در گذشته لیالپور نامیده میشد. فیصل آباد با جمعیت حدود ۲٫۶ میلیون نفر (بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۶) سومین شهر بزرگ پاکستان است.
برج ساعت در فیصلآباد
این شهر بهعنوان یک مرکز مهم صنعتی در باختر لاهور در استان پنجاب به شمار میآید.
راولپندی
شهر راولپندی ( آوا راهنما·اطلاعات) در فلات پوتوار، در نزدیکی پایتخت جمهوری اسلامی پاکستان (اسلامآباد) و در ۲۷۵ کیلومتری شمال غرب لاهور قرار گرفته و یکی از شهرهای استان پنجاب است.
این شهر، مهمترین شهر نظامی پاکستان محسوب میشود و پس از سال ۱۹۶۰ که اسلامآباد بنا گردید، به همین منظور انتخاب گردید. شهر راولپندی یکی از مهمترین شهرهای صنعتی پاکستان میباشد و تعداد زیادی از شهرکها و کارخانجات صنعتی را در خود جای داده است. فرودگاه بینالمللی اسلامآباد، در واقع در داخل این شهر واقع شده است و این امر، راولپندی را به یک شهر مهم تبدیل کرده است. این شهر یکی از مراکز مهم تجاری در کل کشور است. جمعیت شهر راولپندی نزدیک به۳٬۰۳۹٬۵۵۰ نفر برآورد شده است که پس از شهرهای کراچی، لاهور و فیصلآباد چهارمین شهر پرجمعیت پاکستان است.
مولتان
مولتان (در اردو: ملتان) یکی از شهرهای استان پنجاب در کشور پاکستان و مرکز ناحیه مولتان است. این شهر در بخش جنوبی استان جای دارد.
نمای یکی از خیابانهای مولتان
این شهر با جمعیت ۱٬۴۲۳٬۹۱۹ نفر (برآورد سال ۲۰۰۷) ششمین شهر بزرگ پاکستان به شمار میآید. جمعیت ناحیه مولتان در سال ۱۹۹۸ بالغ بر ۳٫۸ میلیون نفر بوده است.
مولتان به عنوان شهر صوفیان بزرگ و زیارتگاهها شناخته میشود.
حیدرآباد (پاکستان)
حیدرآباد یکی از شهرهای استان سند در کشور پاکستان است. این شهر در گذشته به نام «نرون کوت» شناخته میشد.
آرامگاه میر در حیدرآباد
حیدرآباد در گذشته مرکز استان سند بود و لقب «شهر عطرها» را داشت. هماکنون مرکز ناحیه حیدرآباد است. این شهر پیش از تشکیل کشور پاکستان «پاریس هند» نامیده میشد، چرا که خیابانهای آن هر روز با عطر شستشو داده میشد.
این شهر با جمعیت ۱٬۴۲۳٬۹۱۹ نفر (در سال ۲۰۰۷) دومین شهر بزرگ استان سند و هشتمین شهر بزرگ پاکستان است. جمعیت این شهر در سال ۲۰۰۰، بالغ بر ۱٬۳۴۸٬۲۸۸ بود.
گوجرانواله
گوجرانواله (در اردو: گوجرانوالہ) یکی از شهرهای استان پنجاب در کشور پاکستان و مرکز ناحیه گجران واله است. این شهر با جمعیت بیش از ۱٬۱ میلیون نفر پنجمین شهر بزرگ پاکستان است.
نام پیشین این محل «خانپور شانسی» بوده که پس از قدرت گرفتن قوم گُجَر در این ناحیه این شهر به گوجرانواله معروف شدهاست.
پیشاور
پیشاوُر (در زبان پشتو: پښور، در اردو: پشاور) پایتخت استان مرزی شمال غربی کشور پاکستان است.
شهر پیشاور در کناره گردنه معروف خیبر قرار دارد و مرکز بازرگانی، سیاسی و فرهنگی مناطق مرزی و پشتوننشین پاکستان بشمار میآید.در کتیبه کعبه زرتشت شاپور یکم این شهر را جز قلمرو ایران می خواند.
نمای درونی مسجد محبتخان در پیشاور
شهر پیشاور با قدمتی طولانی و باستانی، حدود ۲۰ کیلومتر طول و ۱۰ کیلومتر عرض از جمله شهرهای مهم پاکستان میباشد. فاصله این شهر تا پایتخت ۱۷۰ کیلومتر میباشد. پیشاور به شهر گلها نیز معروف است و در هر چهار فصل سرسبز و دارای گلهای متنوع است. این شهر دردهانه ورودی دره خیبر که شاهراه قدیمی ارتباط آسیای میانه به شبه قاره هند است واقع شدهاست.
شهر پیشاور از دو بخش قدیمی و امروزی تشکیل شدهاست. بخش قدیمی آن که دارای ۲۰ دروازه و به سبک شهرهای پرجمعیت آسیای میانه ساخته شده خانههایی از خشت با کوچههای تنگ و پرپیچ و خم دارد. بخش نوساز شهر که در واقع یک منطقهٔ نظامی است، دارای خانههایی بزرگ و خیابانهایی منظم و پردرخت است و تأسیساتی متعلق به نیروی هوایی ارتش پاکستان در آن قرار دارد.
جمعیت پیشاور از دو گروه عمدهٔ قومی پشتوها ــ کهاکثریت جمعیت شهر را تشکیل میدهند ــ و پیشاوریها ــ که از مردمان بومی این منطقه هستند ــ تشکیل شدهاست. افزون بر این دو گروه قومی، اقوام تاجیک، هزاره و همچنین کولیها نیز در این شهر به سر میبرند. بیشتر مردم این شهر به زبان پشتو سخن میگویند؛ در عین حال، زبانهای فارسی، هندکو، پنجابی و اردو نیز در پیشاور گویشورانی دارد.
فاصلهٔ پیشاور تا گذرگاه مرزی تورخم چهل و پنج کیلومتر و از شهرک مرزی تورخم تا کابل، دوصد و بیست و چهار کیلومتر است. روزانه صدها افغان و دهها کارگر پاکستانی در بزرگراه پیشاور- کابل، رفت و آمد میکنند.
پیشینه
نام پیشاور از زبانهای ایرانی است و به قولی از نام شاپور یکم پادشاه ساسانی که بر این شهر دست یازید و امپراتوری کوشان را پیوست امپراتوری ساسانی کرد اقتباس شده باشداین نام در گویش شمال شرقی پشتو به گونه پَیخاوَر تلفظ میشود. در آغاز بنیادش در دوره کوشانیها نام آن به گونه پوروشاپورا تلفظ میشد و از همان آغاز از کانونهای مهم بازرگانی در جاده ابریشم و همچنین چهارراهی برای گذر فرهنگ شبه قاره هند به آسیای میانه بودهاست. پایتخت تابستانی پادشاهان کوشانی در «کاپیچی» (= کاپیسی یا بگرام) و کابل و پایتخت زمستانی آنان شهر پیشاور بودهاست.
کاوش در صومعهٔ کانیشکا در مرکز پیشاور
کویته
کُویته مرکز استان بلوچستان در کشور پاکستان است. کویته که در نزدیک مرز افغانستان در قندهار است، دارای جمعیت مختلط قومی بوده که عمدتاً اقوام هزاره، پشتون و بلوچ دران زنگی نموده و تعداد اقوام هزاره که در زمان امیر عبد الرحمان خان از افغانستان مهاجرت نموده بودند، نیز درآنجا سکونت داند که تا امروز به زبان فارسی تکلم مینمایند. نظام حکومتی به شکل فدرالی بیشتر بدست بلوچها بوده و پشتو زبانان از اختیارات کمی برخورداراند.
ایستگاه راه اهن شهر کویته
اما در سالهای اخیر دهه ۹۰ میلادی اتحاد پشتونها بهوسیله تحرک پشتونگرایی که در رأس آن محمود خان اچگزی قرار دارد، تا اندازه آنها حضور خودشان را متجلی نمودهاند. البته این حزب سیاسی قومی موسوم به پشتونخواه ملی عوامی پارتی، از حکومت افغانستان به رهبری حامد کرز به علت پشتون بودن آن حمایت مینماید. بزرگترین اغتشاشات را در بلوچستان درین اواخیر پشتونها و به تعقیب آن در سال ۲۰۰۶ بلوچها داشتند که حکومت مشرف را به چالشهای سختی درگیر ساخت. قتل رهبر بلوچها توسط ارتش پاکستان در درگیریهای اخیر در این ولایت، خشم این طایفه را نسبت به نخبگان پنجاب بر انگیختهاست. بلوچستان دارای شهرستانهای کوچک و بزرگ است که عمدهترین آنها، پشین، مستونگ، کچلاک، نورالهی است.
اسلامآباد
اسلامآباد ( آوا راهنما·اطلاعات) شهری در شمال جمهوری اسلامی پاکستان و پایتخت این کشور است.
جغرافیا
شهر اسلامآباد در لبه گود فلاتی و در جنوب تپههای مار قلعه واقع شدهاست. شهر نو و شهر قدیمی اسلامآباد که نام شهر قدیمی گاخار ( این شهر در گذشته قسمتهایی از شهر راولپندی محسوب میشدهاست که در حال حاضر به عنوان شهر قدیم اسلام آباد مطرح میشود ) است و در کنار هم واقع شدهاند و کشور گذشته و کشور کنونی را نشان میدهند . در حومه شهر اسلامآباد سه دریاچه با نامهای سنارس، سیملی و خانپور واقع شدهاند که در زیبایی و خوش آب و هوایی شهر تاًثیر فراوانی دارند.
این شهر با جمعیت ۵۳۰٬۰۰۰ نفر در شمال شرقی و در ناحیهای به نام «پایتخت اسلامآباد» واقع شدهاست. البته از نظر تاریخی این منطقه بخشی از ناحیه پنجاب بهشمار میآید.
شهر اسلامآباد در ۳۳°۴۰' شمالی و ۷۳°۱۰' شرقی قرار دارد و در کناره فلات پوتوهار، در جنوب تپههای مرگالا واقع شده است.
سه دریاچه سد ساختهشده به دست انسان به نامهای راول، سیملی و خانپور هوای این منطقه را تعدیل کردهاند. تابستانهای آن گرم است و بارانهای شدید موسمی در ماههای مرداد و شهریور میبارد. در زمستان هوای شهر سرد و گاه زیر صفر است و در تپههای اطراف، مانند پیر سوهوا و مرگالا برف نیز میبارد.
پوشش گیاهی
اسلامآباد در منطقهای حاصلخیز با جنگلهای انبوه واقع شده و درختانی نظیر اوکالیپتوس، انجیر هندی و بلوط، این شهر و نواحی پیرامون آن را پوشاندهاند. پوشش گیاهی اسلامآباد هیچگونه کمبودی از لحاظ مواد نیتروژنی و فسفری در طی مراحل رشد و شکوفایی از خود نشان نمیدهد.
اسلامآباد محل رویش گیاهان مختلف و کمیاب نظیر ماش وحشی و قاصدک است؛ همچنین گیاهان غیربومی مانند گلهای سرخ و یاسمن نیز در این شهر پرورش پیدا میکنند. گونهای از درختان برگریز به شهر جلوهٔ پاییزی میبخشند.
درختان اسلامآباد سازگار با دمای بالا و بارش اندک باران در فصل تابستان هستند و رشد آنها در زیر آفتاب سوزان سریعتر است. هجوم گیاهانی نظیر توت کاغذی از جنوب شرق آسیا به این منطقه و افزایش روزافزون استفاده از آنها که به سرعت تکثیر میشوند، به همراه موریانهها، زندگی گیاهان بومی این منطقه را به خطر انداختهاست.
پوشش گیاهی اسلامآباد به سرعت در حال نابودی است و بیم آن میرود که در صورت عدمکشت مجدد گیاهان بومی و غیربومی در این منطقه، اسلامآباد مناظر طبیعی خود را از دست بدهد. رشد جمعیت این شهر که با قطع درختان جنگلی و گیاهان بومی همراه است، نابودی پوشش گیاهی را سبب شدهاست.
جمعیت
مطابق سرشماری سال ۱۹۹۸، از مجموع کل جمعیت شهر اسلام آباد، ۶۵٪ را اقوام پنجاب، ۱۰٪ را مهاجران اردو، ۱۰٪ را مهاجران پشتو و نیز ۱۵٪ را سایر اقوام (شامل سندی، بلوچی و کشمیری) تشکیل میدهند.
سرگودها
سرگودها (به اردو: سرگودھا) (به انگلیسی: Sargodha)، مرکز ضلع (بخش) سرگودها، شهری در ایالت پنجاب در شمال غرب پاکستان، با بیش از یک میلیون جمعیت دوازدهمین شهر بزرگ پاکستان و به عنوان بهترین تولید کننده مرکبات پاکستان است. این شهر دارای جمعیت شیعه نشین نیز میباشد.
بهاولپور
بهاولپور (به اردو: بہاولپور) شهری در ایالت پنجاب (پاکستان) کشور پاکستان است که در سرشماری سال ۲۰۰۶ میلادی، ۵۷۶٫۲۰۳ نفر جمعیت داشته است.
سیالکوت
سیالکوت (به اردو: سیالکوٹ) شهری در ایالت پنجاب (پاکستان) کشور پاکستان است که در سرشماری سال ۲۰۰۶ میلادی، ۴۸۴٫۶۹۶ نفر جمعیت داشته است.
لارکانه
لارکانه شهری بزرگ در شمال غربی استان سند پاکستان است. رود سند از این شهر میگذرد. جمعیت این شهر در سال ۱۹۹۸ برابر با ۲۷۰٬۲۸۳ نفر بوده است.
شیخوپوره
شیخوپوره (به اردو: شیخوپورہ) شهری در ایالت پنجاب (پاکستان) کشور پاکستان است که در سرشماری سال ۲۰۰۶ میلادی، ۳۷۴٫۰۱۱ نفر جمعیّت داشته است.
مردان
مَردان یکی از شهرهای کشور پاکستان است.
این شهر در ایالت مرزی شمال غربی واقع شدهاست.
قبیله اصلی ساکن منطقه مردان قبیله پشتون یوسفزی است. شمار کمی از تیرههای سیدها، غُرغُشت، کاکَر، داوی، ختک، عثمانخیل، تانولی، پنجابی و هندوکوان نیز در این محل ساکنند.
بیشتر مردم مردان مربوط به دو طایفه کمالزی و بی زی و امازی از قبیله یوسفزی هستند. ۹۸.۴۴ درصد مردم شهر مردان پشتوزبانند.
گجرات
گُجَرات (به زبان گجراتی: ગુજરાત) ایالتی در غرب هندوستان است. مساحت آن ۱۹۶٬۰۲۴ کیلومتر مربع و طبق سرشماری سال ۲۰۰۱ جمعیت این ایالت ۵۰٬۶۷۱٬۰۱۷ نفر بودهاست.
گجرات صنعتیترین منطقه در کشور بزرگ هند محسوب میشود: ۱۹٫۸ درصد کل تولیدات صنعتی هند از این ایالت است. همچنین ۱۰ درصد محصولات معدنی، ۲۰ درصد صادرات، ۲۵ درصد تولید منسوجات، ۴۰ درصد تولیدات دارویی، ۴۷ درصد تولیدات پتروشیمی از این ایالت است.
گجرات با ۱۶۷۰ کیلومتر مربع طولانیترین ساحل این کشور را دارد. گجرات از سوی شمال غربی به کشور پاکستان و از شمال شرقی به ایالت راجستان، از سوی شرق به مادیا پرادش و از جنوب به مهاراشترا محدود میشود. دریای عرب ساحل غربی این ایالت را تشکیل میدهد.
مرکز ایالت گجرات شهر گاندینگر است. این شهر با طرح و برنامهریزی شهری ساختهشده است.
مرکز پیشین ایالات یعنی احمدآباد که هنوز مرکز تجاری گجرات بشمار میآید نزدیک به گاندینگر است. گجرات یکی از مراکز مهم زرتشتیان یا پارسیان هند است.
افغانستان
تاریخچه افغانستان
افغانستان با نام رسمی جمهوری اسلامی افغانستان (به پشتو : د افغانستان اسلامی جمهوریت) کشوری محصور در خشکی در آسیای میانه است. این کشور حدفاصل آسیای میانه، جنوب غربی آسیا و خاورمیانه میباشد و پایتخت آن کابل است. همسایگان افغانستان، پاکستان در جنوب و شرق، ایران در غرب، تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان در شمال و چین در شمال شرقی هستند. سرزمینهای دربردارنده افغانستان نقطه مرکزی راه ابریشم و مهاجرت انسانها بود. باستانشناسان شواهدی از سکونت انسانها تا بیش از ۵۰،۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بهدست آوردهاند. تمدن شهری ممکن است در این قلمرو در بین ۳،۰۰۰ تا ۲،۰۰۰ سال قبل از میلاد آغاز شده باشد.
این کشور در محل مهم ژئواستراتژیکی مهمی قرارگرفته که شرق، جنوب، غرب و آسیای مرکزی را وصل میکند و در طول تاریخ خانه انسانهای مختلفی بوده است.از روزگاه باستان، این سرزمین شاهد فتوحات نظامی بسیاری از جمله توسط اسکندر مقدونی، شاهنشاهی مائوریا، مسلمان عرب ، چنگیز خان و دیگران بودهاست. همچنین به عنوان منبعی برای سلسلههای متعددی از جمله دولت یونانی بلخ، شاهنشاهی کوشان، هیاطله، کابلشاهان، سامانیان، صفاریان، غزنویان، سلسله غوریان، تیموریان و دیگران بود که هر یک امپراتوری خود را تأسیس کردند. در اواسط قرن هفتم (۶۴۲-۸۷۰) پس از اینکه حمله اعراب به ایران با شکست امپراتوری ساسانی کامل شد، آنها به سوی شرق امپراتوری فارس هجوم برده و در ۶۴۲ میلادی شهر هرات را تسخیر کردند. در ۸۷۰، کابل و تمام مناطق افغانستان توسط اعراب فتح شدند.
تاریخ سیاسی افغانستان مدرن در قرن ۱۸اُم با برخاست قبایل پشتون (که به عنوان اوغان یا افغان در زبان فارسی شناخته میشوند)، زمانی که در سال ۱۷۰۹ میلادی سلسله هوتکی حکومت خود را در قندهار ایجاد کردند، و به صورت دقیقتر، زمانیکه احمد شاه درانی امپراتوری درانی را در سال ۱۷۴۷ ایجاد کرد که پیشرویی از افغانستان امروزی شد.پایتخت آن در سال ۱۷۷۶ از قندهار به کابل منتقل شد و بخشی از قلمرو آن به امپراتوریهای همسایه در سال ۱۸۹۳ واگذار شد. در اواخر قرن ۱۹، افغانستان به یک دولت حایل در "بازی بزرگ" بین امپراتوریهای انگلیس و روس تبدیل شد. در تاریخ ۱۹ اوت ۱۹۱۹، پس از جنگ سوم افغان و انگلیس و امضای معاهده راولپندی، ملت دوباره کنترل امور خارجه خود را از بریتانیا گرفت.
از اواخر دهه ۱۹۷۰ افغانستان جنگهای داخلی دنبالهداری را تحمل کرد که با اشغالهای دولتهای خارجی در همانند تهاجم اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۷۹ و تهاجم ایالات متحده در اکتبر ۲۰۰۱ که باعث سرنگونی دولت طالبان شد همراه بود. در دسامبر سال ۲۰۰۱، شورای امنیت سازمان ملل به ایجاد نیروی بینالمللی کمک به امنیت (آیساف) برای کمک به حفظ امنیت و کمک به دولت کرزی اجازه داد.افغانستان در حال حاضر در عین حال که با شورشیان طالبان سروکار دارد، به کندی و با حمایت جامعه بینالمللی در حال بازسازی است.
جمهوری آذربیجان
به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران، جمهوری آذربایجان (به ترکی آذربایجانی: Azərbaycan Respublikası) که در گذشته آلبانیا و اران مینامیدند کشوری در منطقهٔ جغرافیایی قفقاز و در گذرگاه اروپا و آسیای جنوب غربی و در کنار دریای خزر است. پایتخت آن باکو است.
کشورهای ایران در جنوب، ارمنستان و ترکیه در غرب، گرجستان در شمال غربی و روسیه در شمال، همسایگان جمهوری آذربایجان محسوب میشوند؛ همچنین این کشور دارای مرز آبی با کشورهای ترکمنستان و قزاقستان در کنارهٔ دریای خزر است.
جمهوری خودمختار نخجوان که از خاک اصلی جمهوری آذربایجان جدا مانده و استان خودمختار قرهباغ کوهستانی نیز واحدهای فدرال جمهوری آذربایجان هستند. ناحیهٔ قرهباغ و هفت بخش پیرامون آن واقع در جنوب غربی جمهوری آذربایجان در جریان جنگ قرهباغ به اشغال نیروهای ارمنستان درآمدهاست. نوع حکومت جمهوری آذربایجان، جمهوری پارلمانی قانونگذاری است. این جمهوری سکولار بوده و از سال ۲۰۰۱ به عضویت شورای اروپا درآمدهاست.
پرچم جمهوری آذربایجان
پرچم جمهوری آذربایجان متشکل از سه نوار افقی مساوی از رنگهای آبی(فوقانی)، قرمز (میانی) و سبز (تحتانی) است. علامت سفید رنگ هلال ماه و ستاره هشت پر در قسمت میانی قرار دارد. رنگ آبی نشان میراث ترکی است. رنگ سرخ پرچم به نشانه پیشرفت و حرکت بسوی دمکراسی و مدرنیته است. رنگ سبز علامت مدنیت و تاریخ اسلامی است.
پرچم جمهوری اذربایجان
این پرچم در اواخر دهه ۱۹۱۰ تا پیوستن آذربایجان به اتحاد جماهیر شوروی استفاده میشد.
حکومت
نوع حکومت جمهوری فدرال چند حزبی با یک مجلس قانونگذاری است. رئیس جمهور و ۳۵۰ عضو پارلمان با رأی تمامی افراد بالغ برای چهار سال انتخاب میشوند . سیاست حزبی در مراحل اولیه است و احزاب کوچک آذری و گروه بندیهای سیاسی بسیاری وجود دارد . احزاب عمده سیاسی عبارتند از :1- جبهه خلق آذربایجان 2- گروه سیاسیال دموکرات
دین و زبان
بیشتر جمعیت جمهوری آذربایجان مسلمان شیعه هستند. زبان رسمی کشور ترکی آذربایجانی میباشد. در کنار زبان ترکی آذربایجانی، زبانهای روسی، ارمنی، لزگی، کردی، تالشی و تاتی نیز صحبت میشود. ترکی آذربایجانی از نظر تقسیمات زبانی، جزئی از دسته ترکی جنوب باختری و یا ترکی اوغوز میباشد. ترکی آذربایجانی، ترکی استانبولی و ترکمنی در گروه ترکی جنوب باختری (اوغوز) قرار میگیرند.
وجه تسمیه
این کشور که تا سال ۱۹۱۸ میلادی (۱۲۹۷ش) هرگز آذربایجان نامیده نمیشد زمانی نام کهن آن آلبانیا بود. در روستای «بویوک دَکَن» واقع در بخش نوخای قفقاز نوشتهای به خط و زبان یونانی باستان به دست آمده که تاریخ آن را سده ۲ میلادی دانستهاند و در آن از «آلبانیا» یاد شدهاست. در نوشتههای مورخان باستان از جمله پلیبیوس و استرابون نیز این با نام «آلبانیا» آمدهاست. به نظر بعضی محققان، آلبانیا در منابع پارتی زبان به صورت «اردان» آمدهاست. در منابع عهد اسلامی این نام اران و «الران» نوشتهاند. این نام به احتمال قوی با نام پارتی «اردان» مرتبط است. گاه نیز از این سرزمین با دو نام اران و شروان یاد کردهاند. پس از لشکرکشیهای تیمور و داستان ترکمانهای آق قویونلو و قره قوینلو نام اران به تدریج از کتابها برداشته شد.
پس از پایان جنگ ایران و روس و ضمیمه شدن این سرزمین به خاک روسیه در سال ۱۹۱۱ م حزب مساوات در اراضی کنونی جمهوری آذربایجان تاسیس یافت. مساواتیان در مارس ۱۹۱۸ م قیامی مسلحانه در باکو ترتیب دادند که اندکی بعد به دیگر نواحی آن کشیده شد. اینان در ۲۷ مه ۱۹۱۸ در شهر تفلیس دولتی تشکیل دادند و با نام «جمهوری آذربایجان» اعلام استقلال کردند. در پایان ۱۹۱۹ و اوایل ۱۹۲۰ م دولت مساواتیان دستخوش بحران سیاسی و اقتصادی شد. در بهار ۱۹۱۹ م در نواحی مغان و لنکران دولت شوروی تاسیس یافت. در ۲۶ آوریل ۱۹۲۰ کمیته موقت انقلاب به ریاست نریمان نریمانف تشکیل گشت. در ۲۸ آوریل ۱۹۲۰ م دولت مساواتیان ساقط شد و کمیته انقلاب قدرت را در باکو در دست گرفت و خود را دولت «جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان» نامید.
جغرافیا
جمهوری آذربایجان در جنوب رشته کوههای قفقاز و شمال رودخانه ارس و در کنار دریای خزر واقع شدهاست. سه رشتهکوه قفقاز بزرگ در شمال، قفقاز کوچک در غرب، و کوههای تالش در جنوب این کشور را احاطه کردهاست. این کوهها ۴۰ درصد از مساحت جمهوری آدربایجان را در برگرفتهاست و قله کوه بازاردوزو (Bazardüzü) با ارتفاع ۴۴۶۶ متر بلندترین نقطه آن است. نواحی میانی شامل جلگههای آران مرکزی، مغان و میل و سواحل دریای خزر کم ارتفاع و پست بوده و ارتفاع در پستترین قسمت ۲۸ متر پایینتر از سطح دریاهای آزاد است. جمهوری آذربایجان یک کشور محاط در خشکی است. این کشور در پیرامون دریای خزر، که یک دریای بستهاست، واقع شده و طول خط ساحلی آن ۸۰۰ کیلومتر است. تنوع زیستی و گیاهی آذربایجان به دلیل تنوع آبو هوا بسیار زیاد است به گونهای که تنها بیش از ۴۵۰۰ گونه گیاه در کوهستانهای آذربایجان دیده میشود.
توپوگرافی جمهوری اذربایجان
مرزها
ارمنستان: ۱۰۰۷کیلومتر
ایران: ۷۶۵کیلومتر
گرجستان:۴۸۰کیلومتر
روسیه: ۳۹۰کیلومتر
ترکیه: ۱۵ کیلومتر (از طریق جمهوری خودمختار نخجوان)
آب و هوا
از لحاظ آب و هوایی، جمهوری آذربایجان دارای چندین نوع آب و هوای مختلف است. به طوری که از ۱۱ ناحیه آب و هوایی ۹ گونه ناحیه در آذربایجان وجود دارد. درجه هوای متوسط در مناطق جلگهای شمال و شرق کشور تا ۶ سانتیگراد در زمستان و ۳۶ درجه سانتیگراد در تابستان میرسد، در حالیکه در مناطق کوهستانی غربی زمستانها تا ۹- در زمستان و ۱۲ درجه سانتیگراد در تابستان میرسد. پایینترین دمای مطلق در اردوباد به میزان ۳۳- درجه سانتیگراد و بالاترین دمای مطلق در جلفا به میزان ۴۶ درجه سانتیگراد ثبت شدهاست. به طور کلی شمال و شرق کشور دارای آب و هوای نسبتاً خشک و کوهستانی است در حالیکه منطقه جنوب شرقی آب و هوای مرطوب و ملایم تری دارد. مناطق غربی و شمالی و جنوبی شامل قره باغ و شمال شرقی جمهوری خودمختار نخجوان، دامنه کوههای قفقاز و ناحیه لنکران-آستارا و کوههای تالش بسیار مرطوب هستند. بیشترین میزان بارش سالانه در لنکران و به میزان ۱۶۰۰ تا ۱۸۰۰ میلیمتر و کمترین میزان بارش سالانه به میزان ۲۰۰ تا ۳۵۰ میلیمتر در آبشوران روی میدهد. مناطق مرکزی شامل جلگههای وسیع مستعد کشاورزی است که توسط رود کورا و ارس آبرسانی میشوند.
تقسیمات کشوری
جمهوری آذربایجان به ۵۹ بخش، ۱۱ شهر و ۱ جمهوری خودمختار تقسیم شدهاست. جمهوری خودمختار نخجوان دارای ۷ بخش است و بدین ترتیب، این کشور جمعاً به ۶۶ بخش تقسیم شدهاست.
علاوه بر این این کشور به ۱۰ ناحیه اقتصادی تقسیم شدهاست. هر ناحیه اقتصادی شامل چند بخش میباشد. نواحی اقتصادی جمهوری آذربایجان عبارتند از:
نواحی اقتصادی جمهوری اذربایجان
تاریخ معاصر
مدارک تاریخی نشان میدهد که جمهوری آذربایجان در زمانهای کهن آلبانیا نام داشت. مردم آنجا نخست از نژاد قفقازی (آسیانی) و همتبار با گرجیها و چچنها و داغستانیهای امروز بودند. سپس با آمدن تیره های آریایی به جنوب، آلبانیا نیز مانند بقیه ایران آریایی نشین شد و خون بیشینه مردم آلبانیا از تبار همان آریایی های مهاجر است. بعدها این بخش بارها تغییر نام داده و هر بار بخشی از خاک مناطق همکنار خود بشمار میرفته است,گاه بخشی از ارمنستان، گاه تالش، گاه آذرپایگان و.. جز اینهااستفاده از نام استان ایرانی آذربایجان برای این منطقه بوسیله عثمانیهای مهاجم که بخشهایی از اران را اشغال کرده بودند انجام پذیرفت و شوروی نیزهمیمن کار را ادامه داد و هدف از آن ادعا پیدا کردن بر روی استان و منطقه ایرانی آذربایجان بود. روسیه در اوایل قرن نوزدهم آذربایجان شمالی را تسخیر کرد ، ولی بخش اعظم سرزمین آذریها تحت حکومت ایرانیان باقی ماند . طی جنگ جهانی اول جنبش ملی گرای آذری با ترکها متحد شد و در۱۹۱۸ کشور مستقل آذری با کمک ترکها ایجاد شد ، ولی در ۱۹۲۰ به تسخیر ارتش سرخ شوروی در آمد . آذربایجان از ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۶ بخشی از جمهوری ماوراء قفقاز شوروی بود و سپس به صورت یکی از جمهوریهای شوروی در آمد . آذربایجان به دنبال کودتای نافرجام کمونیستهای تندرو در مسکو ( سپتامبر ۱۹۹۱ ) اعلام استقلال کرد و در زمان انحلال شوروی ( دسامبر ۱۹۹۱ ) از سوی جامعه بین المللی به رسمیت شناخته شد از ۱۹۹۰ نیروهای آذری و ارمنی بر سر حاکمیت قره باغ علیادرگیر کشمکش خشونت باری بوده اند. این سرزمین که اکثریت جمعیت آن را ارمنیان مسیحی ارتودوکس تشکیل می دهد در محاصره آذریهای شیعه قرار دارد . در ۱۹۹۲ آذربایجان از جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع خارج شد و روابط نزدیکی با ترکیه ایجاد کرد.
دوره پیش از تاریخ
سابقه حضور بشر در جمهوری آذربایجان به هزاران سال قبل باز میگردد. کاوشهای غار آزیخ در بخش فضولی وجود آثاری از زندگی بشر به قدمت ۳۵۰ تا ۴۰۰ هزار سال را نشان میدهد. سنگ نگارههای قبوستان نیز تاریخی ۱۲ هزارساله دارند.
در قرن نهم قبل از میلاد سکاهای آریایی در این ناحیهای که هم اکنون جمهوری آذربایجان نامیده میشود، سکنی گزیدند. به دنبال آنان مادها وسپس هخامنشیان به رهبری کوروش بر منطقه حاکم گشتند. با حمله اسکندر دوران حکمرانی حاکمان وابسته به او در منطقه آغاز شد اما در دورههایی حاکمان محلی با دادن خراج حکومتهای محلی خود را برپا میداشتند.
دوره باستان
در فاصله قرن اول تا سوم میلادی رومیان بر این منطقه مسلط شدند و نام آن را آلبانیا نهادند در این دوران پادشاهی مسیحی آلبانیای قفقاز پدیدار شد اما در سال ۲۵۲-۲۵۳ پس از میلاد به دست شاپور اول ساسانی افتاد. کشمکش برای به دست گرفتن کنترل منطقه بین رومیها، پادشاهان ساسانی و حکام محلی ادامه داشت. و قدرت بین آنها دست به دست میشد.
دروازه های شهر قبله پایتخت البانیای قفقاز
دوره اسلام
در زمان ظهور اسلام سلسله مسیحی مهرانیها در آلبانیای قفقاز حاکم بودند. آنان همواره توسط ترکان خزر از شمال و اعراب از جنوب مورد تهدید واقع میشدند. اعراب مسلمان پس از شکست دادن رومیان و ساسانیان به سوی آذربایجان لشکرکشی کردند و پس از درهم شکستن مقاومت مسیحیان به رهبری جوانشیر در سال ۶۶۷ میلادی بر این ناحیه حاکم شدند.
شروانشاهان
از اواخر قرن دوم شمسی شروانشاهان حکومت منطقه آذربایجان را در دست گرفتند. آنان با آمدن سلجوقیان نیز بر مسند قدرت باقی ماندند. چرا که به آنان خراج میدادند. این سلسله تا زمان انقراضش در سال ۹۱۷ خورشیدی (۹۴۵ قمری) به دست شاه تهماسب یکم صفوی، در قسمتهایی از آذربایجان بهویژه ناحیه شمال شرقی این جمهوری به صورت حاکمان محلی حکمرانی میکردند.
غزنویان و سلجوقیان
در اوایل قرن پنجم شمسی غزنویان بر قسمتی از منطقه مسلط شدند. آنان اولین حکومت ترک تبار در منطقه بودند و در تغییر ترکیب جمعیتی و زبانی آذربایجان نقش عمدهای داشتند. بدنبال غزنویان سلجوقیان که حکومتی ترک تبار بودند بر منطقه حاکم شدند. این دوران، دوران شکوفایی ادبیات فارسی در منطقه نیز میباشد. مشهورترین شاعران این دوران، نظامی گنجوی و خاقانی شروانی میباشند.
کاخ شروانشاهان در باکو
حمله مغول و تیمور
در قرون سیزده و چهارده میلادی با هجوم مغولها و تاتارها(تیمور لنگ)سلسلههای محلی ور افتادند. در قرن پانزده میلادی خانات محلی تحت سلطه آق قویونلوها، تا به سلطنت رسیدن شاه اسماعیل صفوی به قسمت عمده اران، شروان و قره باغ تسلط داشتند. آران و شروان (جمهوری آذربایجان) جزو اولین مناطقی بود که شاه اسماعیل یکم صفوی تحت سلطه خود در آورد. بعد از جنگ تاریخی چالدران این منطقه به اشغال ترکان عثمانی درآمد تا دو باره هشتاد سال بعد ایرانیان(شاه عباس) موفق به بازپسگیری این منطقه شدند.
افشاریه و قاجاریه
در قرون بعد تحت حکومت افشاریه و سپس این سرزمین در داخل حکومت قاجاریه قرار داشته که در نهایت در سالهای ۱۱۹۳ و ۱۲۰۷ خورشیدی در پی پیمان گلستان و ترکمانچای میان ایران و روسیه از ایران جدا و به روسیه تزاری ضمیمه شد.
سلطه تزارها بر آذربایجان
پس از انعقاد پیمان گلستان و ترکمانچای میان ایران و روسیه تزارهای کنترل منطقه قفقاز را در دست گرفتند اما همچنان نفوذ فرهنگی و معنوی ایران و عثمانی در منطقه بیشر از نفوذ روسیه بود. در این دوره روسها سرمایه گذاری بسیار کمی در این ناحیه میکردند. اما با استخراج نفت توجه به آذربایجان بیشتر گردید و اقتصاد محلی رونق گرفت. در این دوره جمعیت شهر باکو به طور فزایندهای افزایش یافت و مهاجران روس یک سوم جمعیت شهر را تشکیل میدادند. ارامنه نیز در دوایر رسمی مشغول بکار بودند. اینگونه تضادهای اجتماعی باعث وقوع شورشهایی در سال ۱۹۰۵ میلادی شد.
ساختمانی تاریخی در شهر باکو
در دایرةالمعارف بزرگ شوروی آمدهاست که «در اواسط سدهٔ ۱۱م (۵ه. ق) هجوم اقوام ترک (ازجمله غُزان و دیگران) که دودمان سلجوقی در رأس آنها قرار داشتند به سرزمین اران و شیروان آغاز گردید». از این عبارت معلوم میشود که جزئی از ایران بود چند خاننشین، ملکنشین و سلطاننشین کوچک پدید آمد که در نیمهٔ دوم سدهٔ ۱۲ق/نیمه دوم سدهٔ ۱۸م شمارهٔ آنها به ۱۵ رسید. عمدهترین آنها عبارت بودند از خاننشینهای باکو، گنجه، دربند، قُبه (قوبا = کوبا). قراباغ، نخجوان، طالش، شَکی، شروان، ایروان، کوتکاشِن، قَبَله و شَمشادیل. سلطاننشینهای کوچک بعضی مستقل و بعضی دیگر تابع خانها بودند به عنوان نمونه سلطاننشینهای آرش، ایلیسو و کوتکاشن از خانشکی، و ملکنشینها از خان قراباغ تبعیت میکردند. در ۱۴ و ۲۱ مه ۱۸۰۵م در اردوگاه ارتش روسیه واقع در ساحل کورکچای موافقتنامهای به امضا رسید که طبق آن، خانهای قراباغ و شکی تابعیّت دولت روسیه را پذیرفتند. پس از پایان جنگهای ایران و روس که بخشی از این سرزمین به اشغال روسیه درآمد و در پی انعقاد معاهدهٔ ترکمانچای، بعضی خانها، ازجمله خانهای اردوباد و نخجوان، الحاق خود را به امپراتوری روسیه اعلام نمودند.
سقوط تزارها و استقلال آذربایجان
در آغاز قرن بیستم با رشد صنایع، تفکرات اصلاح طلبانه در آذربایجان شکل گرفت. در سال ۱۹۰۳ میلادی حزب چپگرای همت با هدف دفاع از زبان و فرهنگ آذربایجانی تشکیل شد.
در سال ۱۹۱۲ با انشعاب در حزب همت حزب مساوات شکل گرفت. به دنبال سقوط تزارها حزب بلشویک که متشکل از ارامنه و روسها بود سعی در تشکیل دولتی کمونیستی داشتند که با مخالفت مردم مسلمان و تشکیل ارتش اسلام این حرکت ناکام ماند سرانجام در روز ۱۸ میسال ۱۹۱۸ جمهوری آذربایجان با عنوان جمهوری دمکراتیک آذربایجان توسط محمدامین رسولزاده رهبر حزب مساوات اعلام استقلال خود اعلام کرد. کشتار شوشی که به نسلکشی سی هزار ارمنی انجامید از وقایع مهم این دورهاست.
محمد امین رسول زاده اولین رییس جمهور
و موسس جمهموری دموکراتیک اذربایجان
در سال 1918
این حکومت اولین حکومت جمهوری در میان کشورهای مسلمان بود. تلاش جمهوری دمکراتیک آذربایجان برای آغاز گفتگوهای اتحاد با ایران باهجوم بلشویکها ناکام ماند و این کشور نوبنیاد تنها دوسال پس از کسب استقلال تحت سلطه اتحاد جماهیر شوروی درآمد.
در اتحاد جماهیر شوروی
از سال ۱۹۲۰ با پیروزی بلشویکها، جمهوری آذربایجان با نام جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی یکی از جمهوریهای تشکیل دهندهٔ اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود.
استقلال مجدد
جمهوری آذربایجان در روز ۳۰ اوت ۱۹۹۱ در خلال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اعلام استقلال نمود.
ریاست جمهوریها
محمدامین رسولزاده: او حزب مساوات را (که از ۱۳۲۹ تشکیل شد و از ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۸ در آذربایجان قفقاز به قدرت رسید) پایه گذاری کرد و از مبلغان اصلی پانترکیسم (به ترکی: تورکچولوک) به شمار میامد.
ایاز مطلباف۱۹۹۱-۱۹۹۲
ابوالفضل ایلچیبیگ۱۹۹۲-۱۹۹۳
حیدر علیاف۱۹۹۳-۱۹۹۸, ۱۹۹۸-۲۰۰۳
الهام علیاف۲۰۰۳-۲۰۰۸, ۲۰۰۸-۲۰۱۳
رییس جمهور کنونی جمهوری اذربایجان
جهانگردی
جمهوری اذربایجان در سالهای اخیر تلاشهای قابل توجهای برای افزایش گردشگری خود داشتهاست. همچنین سال ۲۰۱۱درکشور آذربایجان سال گردشگری اذربایجان نمایده شد. کشور آذربایجان در سال ۲۰۱۰ میزبان بیش از دو و نیم میلیون گردشگر بودهاست، در سالهای اخیر سهم گردشگری آذربایجان را بیشتر کشورهای اوکراین، قزاقستان، ایران، گرجستان، اردن، بحرین، آلمان، استرالیا، بلغارستان و فنلاند داشتهاند میراث فرهنگی و معماری ملی و اسلامی از مهمترین عاملهای ثبات در جمهوری آذربایجان محسوب میشود. این کشور بهعنوان دومین کشور شیعه در جهان، با میراثهای معماری، آداب و رسوم، تنوعهای فرهنگی، انواع پوشاک، صنایع دستی، غذاهای سنتی و چشماندازهای جغرافیایی و طبیعی از نظر جهانگردی قابلتوجه بوده و همهساله هزاران گردشگر خارجی را به سمت جمهوری آذربایجان جذب کرده که از نظر اقتصادی نیز تأثیر بهسزایی در رشد اقتصادی این کشور داشتهاست.
اقتصاد
جمهوری آذربایجان در مقایسه با جمهوریهای تازه استقلال یافته اطراف خود در اثر بهره برداری از منابع نفتی که در سال ۲۰۰۸ برابر ۷ میلیارد بشکه بودهاست (که حدود یک درصد از ذخایر اثبات شده جهان)که در حال حاضردر منطقه یک صادرکننده محصولات گازی محسوب میشود. و سرمایه گزاری پس از استقلال توسعه بیشتری پیدا کردهاست. با وجود این بعد از استقلال این کشور، تورم فزاینده ناشی از آثار جنگ قرهباغ همراه با سیاستهای آزادسازی قیمتها و خصوصی سازی اقتصاد موجب شد که مردم جمهوری آذربایجان تحت فشارهای شدید اقتصادی قرار گیرند و قدرت خرید آنها بهسرعت کاهش یابد ولی از سال ۱۹۹۶ میلادی، افزایش درآمدهای حاصل از قراردادهای نفتی بینالمللی، روند رو به رشد سرمایه گذاری خارجی، اعتبارات صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و مساعدت کشورهای اروپایی موجب شد تا اقتصاد نابسامان این کشور کمی رو به بهبود گذارد. در سال ۲۰۰۷ از تعداد کل شاغلان در بخش اقتصادی ۷۰ درصد در بخش خصوصی مشغول به کار بودن وتعداد بیکاران ۲۸۱ هزار نفر بودهاست. جمهوری آذربایجان برای ثبات بخشیدن به اوضاع اقتصادی با کمک صندوق بینالمللی پول دو برنامهٔ اقتصادی را به اجرا درآورده و توانستهاست میزان تورم را کاهش دهد. میزان تورم در این کشور از ۴۱۱ درصد در سال ۱۹۹۵ میلادی به ۲۰ درصد در سال ۱۹۹۶ میلادی و ۷/۳ درصد در سال ۱۹۹۷ و صفر درصد در سال ۱۹۹۸ میلادی و (۵-) درصد در نیمه نخست سال ۲۰۰۰ میلادی کاهش یافتهاست. در سال ۲۰۰۸ میلادی جمهوری آذربایجان بنا به گزارش بانک جهانی برترین کشور از نظر اجرای برنامههای اصلاحات اقتصادی بین ۱۰ کشور محاسبه شده (ده کشوری که جزئیات اطلاعات اقتصادی خود را در اختیار بانک جهانی قرار دادند) بودهاست و در رتبه نخست قرار گرفت.
بانک ملی مرکزی جمهوری اذربایجان
نظامی
تاریخ ارتش آذربایجان به زمان جمهوری دموکراتیک آذربایجان در سال ۱۹۱۸ که ارتش ملی تازه شکل گرفته بود بازمیگردد. وقتی جمهوری آذربایجان استقلال خود را پس از فروپاشی شوروی سویالیستی بدست آورد بر پایه قانون در سال ۱۹۹۱ ارتش جمهوری آذربایجان تاسیس گردید. از سال ۲۰۰۲ ارتش آذربایجان دارای ۹۵۰۰۰ پرسنل نظامی فعال و همچنین دارای ۱۷۰۰۰ نیروی شبه نظامی است. نیروهای نظامی دارای سه شاخه نیروهای دریایی، هوایی و زمینی است. افزون بر این شاخههای اصلی نیروی نظامی آذربایجان دارای زیر شاخههایی است که در موقع لزوم میتوانند در دفاع از کشور کمک کنند. این نیروها شامل گارد ساحلی، مرزبانان و نیروهای انتظامی داخلی است. گارد ملی آذربایجان یک نیروی بیشتر شبه نظامی است که یک نهاد نیمه مستقل ویژه از سرویس حفاظت دولتی است که زیر نظر رئیس جمهور اداره میشود.
آذربایجان پیمان نیروهای مسلح متعارف در اروپا (سی اف ای) را امضا کردهاست. این کشور همکاری نزدیکی با ناتو در پروژهای حفاظت از صلح دارد. آذربایجان ۱۵۱ نیروی حافظ صلح در عراق و ۱۸۴ نیرو در افغانستان دارد.
بودجه نظامی آذربایجان برای سال ۲۰۱۱ معادل ۴٫۴۶ میلیارد دلار بودهاست. آذربایجان دارای صنایع دفاعی تولید اسلحه سبک، سیستمهای کوچک توپخانه و برخی وسایل نقلیه نظامی است. ارتش آذربایجان همکاریهای تمرینی با گارد ملی اوکلاهاما داشتهاست.
دفاع
خدمت سربازی :مدت انجام خدمت سریازی ۲ سال میباشد. کشور آذربایجان هم اکنون کشوری جنگزده است. در پی جنگهای قومی اش با همسایه خود کشور ارمنستان منطقه قرهباغ,آرتساخ, که دارای بیشینه ارمنی است از این کشور جدا شد و در حالت نیمه مستقل به سر میبرد. در کل ۲۰ درصد از خاک جمهوری پیشین اران (آذربایجان) چند سال پس از استقلال از این کشور جدا شد و مستقل گشت. هم اکنون اران یک میلیون جنگزده دارد که بیشترشان سالهای سال است که در چادرها بسر میبرند .
آموزش
میزان باسوادی :بیش از ۹۹ درصد در سال ۱۹۷۰ سنین تحصیل اجباری: ۵ تا ۱۵ سال تعداد دانشگاه: ۲
سیاست
بهدنبال استقلال، فعالیتهای سیاسی در جمهوری آذربایجان بهشدت افزایش یافت. یکی از بزرگترین سازمانهای سیاسی اپوزیسیون جبههٔ خلق آذربایجان حول ملی گرایی ملی و دفاع در مقابل حملات ارمنستان تشکیل شد. این سازمان در مراحل بعدی حاوی فراکسیونهایی با اندیشههای پان ترکیستی نیز بودهاست. در اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری ابوالفضل ایلچیبیگ با اندیشههای قومگرایانه این مقام رسید، بعد از انتخاب ایلچیبیگ وی به همراه وزیر کشور خود اسکندر حمیدف در چندین نوبت خواستار تشکیل ترکیه بزرگ که شامل تمام نواحی شمالی ایران میشد شدند. پس از شکستهای پیاپی در جنگ با ارمنستان، و شکست تقریباً تمامی سیاستهای وی، و چندین قیام خونین در چند شهر از جمله گنجه، حیدر علیاف رئیس وقت پارلمان طی یک کودتای بدون خونریزی قدرت را به دست آورد و ایلچیبیگ به تبعید فرستاده شد.
در زمان ریاستجمهوری وی و پسرش روابط با ایران بهتدریج گرمتر شد، تا جایی که روسای جمهور هر دو کشور در چندین نوبت به کشور یکدیگر سفر کردهاند، و جمهوری آذربایجان کنسولگریای نیز در شهر تبریز افتتاح کرد و علیاف پسر به آن شهر سفر کرده و با تجار آن دیدار کرد. موافقتنامههای زیادی نیز در زمینههای تجاری، ورزشی، فرهنگی و مرزی بین دو کشور بسته شدهاست. متاسفانه در سالهای اخیر جریانات ضدایرانی تحت حاکمیت الهام علیف دوباره شدت گرفتهاست. همچنین این کشور در فهرست ناقضان آزادی مطبوعات است.
مسایل مورد مناقشه
در پی گسسته شدن اتحاد جماهیر شوروی و آغاز درگیریهای قومی، تعداد کثیری از ساکنان ارمنی منطقه قرهباغ با مداخله ارتش جمهوری ارمنستان موفق به کنترل این ناحیه و شش ناحیه غیر ارمنی نشین شدند. جمهوری قرهباغ که کنترل بیست درصد از اراضی جمهوری آذربایجان را دارد تا کنون توسط هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشدهاست و از هر لحاظ تحت نفوذ و حاکمیت ارمنستان میباشد. در اثر این جنگهای حدود یک میلیون اهالی آذری، ارمنی و کرد جنگزده این منطقه بی خانمان گشته و تعداد کثیری هنوز در پناهگاههای موقتی و نیمه موقتی بسر میبرند.
مردم
قوم آذربایجانی که اکثریت مردم این کشور را تشکیل میدهند مردمی عمدتاً شیعهمذهب، ترکزبان و با فرهنگ ایرانی هستند. به نوشته دایرةالمعارف بزرگ اسلامی «در این قوم، عنصر غالبِ ترک که پیامد مهاجرت اقوامترک - بهویژه سلجوقیانِ اُغوز در سدهٔ ۱۱ م/۵ ق - به این سرزمین است، با ساکنان کهن این سرزمین، یعنی ایرانیان و دیگر مردمانی که از روزگار باستان در ماوراء قفقاز میزیستهاند، ترکیب شدهاست». مطالعات ژنتیکی جدید نشان داده که آنها هم از نظر میتوکندری دیانای، که نسب مادری را نشان میدهد و هم از نظر کروموزوم ایگرگ، که نسب پدری را مینمایاند، به همسایگان جغرافیایی خود یعنی اقوام قفقازی (گویشوران به زبانهای قفقازی) شبیهترند تا به خویشان زبانی خود یعنی اقوام ترکتبار در نقاط دیگر دنیا. خصوصیات ژنتیکی قفقازیها نیز در مجموع چیزی بین اروپائیها و ساکنان خاورمیانهاست که نسب مادری شباهت بیشتری را به اروپائیها و نسب پدری شباهت بیشتری را به خاورمیانهایها نشان میدهد. این نتایج ایده جابجایی زبانی آذربایجانیها را تقویت میکند و نشان میدهد که گروههای مهاجر آن قدر کوچک بودهاند که سهم ژنتیکی آنها در جمعیت فعلی قابل مشاهده نیست.
براساس سرشماری سال ۱۹۹۹، ۹۰٫۶ درصد از جمعیت جمهوری آذربایجان را آذربایجانی، ۲٫۲ درصد را لزگی (داغستانی)، ۱٫۸ درصد را روس و ۱٫۵ درصد را ارمنی تشکیل میدهند؛ البته تقریباً تمامی ارمنیها در منطقهٔ خودمختار قرهباغ کوهستانی زندگی میکنند.براساس سرشماری سال ۱۹۸۹ شوروی، حدود ۲۶۲٬۰۰۰ نفر غیرآذربایجانی از ۹ قومیت مختلف در این کشور زندگی میکردهاند که از این میان، ۱۷۱٬۰۰۰ نفر لزگی و ۲۱٬۰۰۰ نفر تالش بودهاند؛ اما تالشها جمعیت خود را حدود ۲۰۰٬۰۰۰ تا ۳۰۰٬۰۰۰ نفر برآورد میکنند.
از جمعیت ۸٬۲۳۸٬۶۷۲ نفری جمهوری آذربایجان، ۵۱ درصد شهرنشین و ۴۹ درصد در روستاها زندگی میکنند. نرخ رشد جمعیت در این کشور ۰٫۷۶۲ درصد است. ۹۳٫۴ درصد از مردم جمهوری آذربایجان، مسلمان (۸۵ درصد شیعه)،2٫5 درصد ارتدوکس روس و ۲٫۳ درصد ارمنی هستند. البته درصد اعتقاد به ادیان در این کشور صوری است؛ چراکه عدهٔ بسیار کمی از مردم عبادت کرده و واقعاً به دین خود وابستگی دارند.
جمهوری آذربایجان به همراه ایران، عراق و بحرین چهار کشوری هستند که در آن شیعیان اکثریت جمعیت را تشکیل میدهند. پس از استقلال از شوروی تعصب اسلامی در این کشور رشد داشتهاست.
اما آمارهای رسمی این کشور در مورد اقلیتهای قومی مورد چالش پژوهشگران قرار گرفتهاست و در محافل خصوصی نیز خود آذربایجانیها قبول دارند که تعداد لزگیها، تالشها و کردها بسیار بیشتر است. هم اکنون دولت جمهوری آذربایجان سیاست سخت آسیمیله کردن اقلیتهای قومی را پیگیری میکند و باعث گردیدهاست که بسیاری از لزگیها، تالشها و کردها در این صدسال اخیر در قوم آذربایجانی ادغام شوند. این در حالیست که بر اساس قانون اساسی جمهوری آذربایجان تمام اقوام ساکن این کشور از حق آموزش به زبان مادری و حفظ فرهنگ بومی برخوردارند. اما این اصل قانون اساسی کشور به درستی توسط دولت به اجرا در نیامده و شورای اروپا نیز در گزارش سال ۲۰۰۹ خود تلاش دولت این کشور را برای حفظ تنوع فرهنگی و فرهنگهای قومی کم دانستهاست.
لزگیها
لزگیها جزو اقوام بومی قفقازی هستند که به یکی از زبانهای خانواده قفقازی تکلم میکنند. برای نمونه پروفسور سوانته کرنل میگوید:" این آمارها نشانگر نظرات رسمی دولت هست، ولی در واقعیت شمار لزگیها روشن نیست. هرچند مقامات رسمی آن را صد و هشتاد هزار نفر ذکر میکنند اما منابع دیگری تعداد لزگیها را بسیار بیشتر دانسته و آن را در حدود هفتصدهزار نفر میدانند.همچنین در آمار اتنولوگ، حدود لزگیها در جمهوری آذربایجان ۳۶۴٫۰۰۰ نفر ذکر شدهاست.
برپایه آمار رسمی جمهوری آذربایجان جمعیت لزگیها ۱۷۸۰۲۱ هزار نفر است.
به قول پروفسور کرنول، نریمان رمضانُف یکی از رهبران سیاسی لزگی میگوید که هرچند بسیاری از تالشها، تاتها و کردها زبانشان را به خاطر سیاستهای آسیمیلاسیون باختهاند، ولی لزگیها به خاطر روابط با داغستان (که سیاست آسیمیله شدن دولت جمهوری آذربایجان در آن وجود ندارد) توانستهاند زبان و فرهنگ خود را بهتر حفظ کنند.
کردها
کردها یکی از اقوام ایرانی هستند که زیرفشار سخت آسیمیله، شمار آنها در دوران شوروی و پس از آن کاهش یافتهاست؛ به گونهای که اگر یک فرد کرد به جای اینکه خود را یک آذربایجانی معرفی کند، بر هویت قومی خویش پافشاری میکرد، قادر به پیداکردن شغل نبود.
سواران کرد در کوه های قفقاز نیویورک تایمز، 3 بهمن 1293
پروفسور کرنل در رابطه با جمعیت کردها میگوید: «آمار کردها بسیار است، برخی آن را حدود ده درصد از جمعیت کشور برشمردهاند». برخی از منابع کرد به وجود ۲۰۰٬۰۰۰ نفر کرد در جمهوری آذربایجان اشاره میکنند؛ اما در آمار رسمی گفته شده که تنها ۱۲٬۰۰۰ نفر کرد در این کشور زندگی میکنند؛ دلیل این امر آن است که پس از سال ۱۹۳۰ به تدریج منابع دولتی قومیت اکثر کردها را از روی عمد آذربایجانی عنوان کردهاند.
تالشها
طبق دانشنامهٔ ایران، بیشترین تراکم جمعیت روستاییان در این کشور در نواحی واقع در جنوب شرقی آن است که اکثریت این جمعیت را هم تالشها (که آنها نیز ایرانیتبارند) تشکیل میدهند و بسیاری از آداب رسوم کهن خود را هم حفظ کردهاند.
آمار سال ۱۹۲۶ شوروی(در رابطه با کم شمردن این آمار به بخش تاتها در همین مقاله بنگرید)، تعداد تالشها را ۷۷٫۰۳۹ نفر ذکر کردهاست. آمار سال ۱۹۵۹ تالشها را ذکر نکرده و آنها را جزو آذربایجانیها شمردهاست. سپس در سال ۱۹۹۹ (آمار رسمی جمهوری آذربایجان) تعداد تالشها ۷۶٫۸۰۰ نفر شمرده شدهاست(یعنی کمتر از سال ۱۹۲۶). امروزه نیز مقامات جمهوری آذربایجان تعداد تالشها را همان ۷۶٫۸۰۰ نفر برمیشمرند. اما از دیدگاه بسیاری از پژوهشگران تعداد تالشها بسیار بیشتر از این میباشد و این ارقام تنها ناشی از کمشماری اقلیتهای قومی توسط دولت است. پروفسور وارتان گریگوریان این آمارسازی مقامات جمهوری آذربایجان را یک تحریف میداند.
همچنین پروفسور کرنول میگوید که حداقل ۲۰۰٫۰۰۰ تا ۴۰۰٫۰۰۰ تالشی در جمهوری آذربایجان وجود دارد . بر اساس آمار اتنولوگ در سال ۱۹۹۶ تعداد تالشها در این کشور حدود ۸۰۰ هزار نفر، لزگیها ۳۶۴ هزار نفر و کردها ۲۰ هزار نفر بودهاست. پروفسور وارتان گریگوریان(استاد دانشگاه و رئیس چند دانشگاه آمریکا) مقاله مفصلی در رابطه با آسیمیله کردن تالشها به دست شوروی و مقامات جمهوری آذربایجان نوشتهاست.
در کل دو علت برای کم شمردن تالشها ذکر شدهاست: اول از همه فشار بر هویت تالش در دوران شوروی و دوم حساسیت برانگیختن از اینکه کسی خود را غیر آذربایجانی معرفی کند.
تاتها
زبان تاتهای قفقاز فارسی است و آن که در ایران، تاتی نامیده میشود نیست.
دولت جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۹۹ میلادی، جمعیت تاتهای آذربایجان را تنها ۱۰٬۹۲۲ نفر اعلام کردهاست.
این در حالیاست که تا قرن بیستم تعداد تاتزبانها بسیار بیشتر بودهاست. برای نمونه در آمار سال ۱۸۸۶، شمار تاتها ۱۲۰٫۰۰۰ نفر ذکر شدهاست. اما پس از حکومت شوروی، در سال ۱۹۲۶، تعداد تاتها به ۲۸٫۵۰۰ تقلیل یافت. بنابر نظر این منبع، تعداد تاتها به خاطر سیاست آسیمیله کاهش یافتهاست.
عباس قلیخان باکیخانوف(قرن نوزدهم) نیز زبان "مملکت باکو" به علاوه چند نقطه دیگر را نیز تاتی ذکر کردهاست. درصفحه ۱۸ کتاب مذکور آمدهاست: هشت قریه در طبرسران که جلقان و روکال و مقاطیر و کماخ و زیدیان و حمیدی و مطاعی و بیلحدی باشد، در حوالی شهری که انوشیروان در محل متصل به دربند تعمیر کرده بود و آثار آن هنوز معلوم است، زبان تات دارند. ایضاً در صفحه ۱۹ کتاب یاد شده آمدهاست: محالات واقع در میان بلوکینشماخی و قدیال که حالا شهر قبهاست، مثل حوض و لاهج و قشونلو در شیروان و برمک و شش پاره و پایین بدوق در قبه و تمام مملکت باکو سوای شش قریهٔ تراکمه، همینزبان تات را دارند... قسم قربی مملکت قبه سوای قریهٔ خنالق که ربانی علیحده دارد و ناحیهٔ سموریه و کوره دو محال طبرسران که دره و احمدلو میباشند به اصطلاحاتمنطقه، زبان مخصوص دارند و اهالی ترک زبان را مغول مینامند.
فرهنگ
فرهنگ مردم جمهوری آذربایجان بنا به موقعیت جغرافیایی و میراث تاریخی متأثر از فرهنگهای مختلف منطقه قفقاز و خاورمیانه از جمله فرهنگهای ایرانی، ترکی، روسی و اسلامی است. در سال ۲۰۰۹ باکو از طرف سازمانهای یونسکو به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی شد. وامروزه فرهنگ غربی با شدت بسیار رایج میگردد. بجز اکثریت آذربایجانی اقوام متفاوتی همچون ارمنیها، کردها و تالشیها در جنوب و شرق و لزگیها ویهودی هاو تاتها در شمال به رنگارنگی زبانها و فرهنگ رایج افزودهاند. نرخ باسوادی در این کشور ۹۸٪ ذکر شدهاست. برگزاری جشن نوروز و موسیقی مقام نشانههای نزدیکی و تأثیر ماندگار و تاریخی به فرهنگ ایرانی هستند.
سینما در جمهوری آذربایجان ریشه تاریخی دارد و اولین کشور مسلمانی است که در آن فیلم ساخته شدهاست. سه سال پس از نمایش اولین فیلم در فرانسه، فیلمی در جمهوری آذربایجان ساخته شد.
ترکیه
تاریخچه ترکیه
ترکیه در خاور با کشورهای ایران، جمهوری آذربایجان (نخجوان)، ارمنستان، و گرجستان؛ در جنوب خاوری با عراق و سوریه؛ و در شمال باختری (بخش اروپایی) با بلغارستان و یونان همسایهاست. همچنین ترکیه از شمال با دریای سیاه، از باختر با دو دریای کوچک مرمره و اژه، و از جنوب باختر با دریای مدیترانه مرز آبی دارد. دو تنگهٔ راهبردی بسفر و داردانل نیز در اختیار ترکیه استترکیه به ترکی استانبولی با نام رسمی جمهوری ترکیه به ترکی استانبولی:، کشوری اوراسیایی است که بخش بزرگ کشور یعنی آناتولی یا آسیای کوچک در جنوب باختر آسیا و خاورمیانه واقع است و بخش کوچکی نیز به نام تراکیه در منطقهٔ بالکان (منطقهای در جنوب خاور اروپا) قرار دارد.
پهناوری ترکیه ۷۸۳٬۵۶۲ کیلومتر مربع (۳۷ام) است. ترکیه کشوری کوهستانی و نسبتاً پرباران است. شکل این کشور مانند یک مستطیل است که از سوی خاور و باختر امتداد یافتهاست.ترکیه با قرار گرفتن در یکی از حسّاسترین مناطق جهان، دارای موقعیّت جغرافیایی راهبردی و بسیار خوبی است و گذرگاه جنوب باختر آسیا و اروپا به شمار میآید و کشورهای بسیاری، به ویژه ایران از خاک ترکیه برای ترانزیت کالا و انرژی استفاده میکنند ترکیه از آب و هوای خوب و جلگه ای برخوردار است و مکان های جالب و دیدنی دارد به دلیل همین سالانه تعداد زیادی توریست به آنجا مسافرت میکنند.
ترکیه حدود ۷۶ میلیون تن (برآورد ۲۰۱۳) جمعیت دارد، که حدوداً ۷۵ تا ۸۵ درصد مردم سنی و ۱۵ تا ۲۵ درصد هم علوی هستند. حکومت ترکیه لائیک است ولی بسیاری از مردم به دین اسلام پایبند هستند و عید فطر و عید قربان در این کشور تعطیل رسمی است. همچنین در ترکیه حدود ۷۰٪-۷۵٪ درصد مردم ترک، ۱۸٪ درصد کرد و ۷٪-۱۲٪ را سایر باشندگان قومی ترکیه تشکیل میدهند.
زبان رسمی ترکیه، ترکی (استانبولی) است که در گذشته با خط عربی (عثمانی) نوشته میشد و از زمان تشکیل جمهوری ترکیه توسط آتاترک در سال ۱۳۰۲ هجری خورشیدی (۱۹۲۳) با خط لاتین نوشته میشود. ترکیه در میانه دو فرهنگ شرقی و غربی قرار دارد هرچند فرهنگ این کشور به شرق بسیار نزدیکتر است تا به غرب.
ترکیه با نام امپراتوری عثمانی در چند سدهٔ گذشته، بخشهای بزرگی از خاورمیانه و جنوب خاوری اروپا را در دست داشت. تا اینکه پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، جمهوری ترکیه به رهبری مصطفی کمال پاشا آتاترک در سال ۱۳۰۲ (۱۹۲۳) تأسیس شد.
ارمنستان
درباره کشور ارمنستان
جمهوری ارمنستان کشوری است کوهستانی در جنوب قفقاز واقع در میانه اروپای شرقی و آسیای غربی در منطقه اوراسیا. مساحت ارمنستان به 29800 کیلومتر مربع میرسد و جمعیتی بالغ بر 3.200.000 نفر که 98 درصد آن را ارامنه تشکیل میدهند. از دیگر ملیتهای ساکن میتوان به یزدیها، روسها، آشوریها، گرجیها و یونانیها اشاره کرد.
ارمنستان دارای تاریخی کهن و طولانی میباشد. همچنین از لحاظ فرهنگی و سیاسی ارمنستان قسمتی از اروپا محسوب میشود و دارای فرهنگ بسیار قدیمی و غنی میباشد.
13.jpeg (665×246)
لازم به ذکر است که ارمنستان اولین کشوری است که دین مسیحیت را رسما در سال 301 میلادی پذیرفت. ارامنه همچنین دارای الفبای منحصر به فرد خود میباشند که در سال 405 میلادی توسط مسروپ مشتوتس مقدس ابدا شد. پایتخت فعلی ارمنستان شهر ایروان (یروان) و زبان رسمی این کشور ارمنی است.
تاریخچه ارمنستان
تاریخچه کهن و باستانی ارمنستان ما را به 5000 سال قبل، و یا به عبارتی به هزاره سوم قبل از میلاد مسیح برمیگردد.
سررسید کهن ارامنه از زمان هایک ناهاپت (پدر قوم ارمنی) در 2492 قبل از میلاد مسیح آغاز گردیده است. از آن زمان تا به حال این کشور مقاطع تاریخی بسیار سخت و البته ارزشمندی را سپری کرده و پشت سر گذاشته است. پایه سررسید ارامنه از یکم نواساردی 2492 آغاز شد، قوم ارمنی با رهبری هایک ناهپت تمدن جدیدی را تاسیس نمودند و سپس سرزمین هایک بزرگ و هایک کوچک را تشکیل دادند.
به ترتیب فاصلههای زمانی:
1500-1200 ق م: اقوام هایاسا آزی
1200-900 ق م: قوم نایری با تشکیل سرزمین نایری
100-600 ق م: پادشاهی اورارتو
782 ق م: آرگیشتیه اول با تشکیل شهر ایروان (اربونی)
نام شهر اربونی بعدها به اروان سپس یروان تبدیل شد. از 600 ق م بعد از فروپاشی ارورارتو ارمنستان به عنوان یکی از مجموعههای امپراتوری پارس در میآید. در قرن اول قبل از میلاد پادشاه ارمنی تایگران مدز که در سالهای 95-66 ق م بر فلات ارمنستان حکومت میکرد ارمنستان را از دریای خزر تا دریای مدیترانه گسترش داد.
2.jpg (506×364)
پس از تولد مسیح و گسترش آیین مسیحیت در سال 301 میلادی توسط گریگور لوسارویچ مقدس در دوران پادشاهی تیرداد سوم ارمنستان دین مسیحیت را به رسمیت میشناسد. پس از شروع دوران جدید مردم ارمنستان رنگ و رویی تازه گرفته و قرن چهار میلادی سرآغاز جدیدی را از لحاظ فرهنگی و سیاسی برای ارامنه در راستای حفظ هویت قومی و فرهنگ خود نشان دادند. همچنین قرن پنجم به عنوان قرن طلایی تاریخ ارمنستان نامگذاری شد.