تراختور بلاگ
تراختور بلاگ

تراختور بلاگ

عادات ازدواج در میان مردم هی جهان

عادات ازدواج در میان چینیان
مراسم ازدواج در چین قدیم به شش مرحله تقسیم می‌شد. به عبارت دیگر، داماد به عروس هدایای نامزدی می‌داد. سپس پیشنهاد ازدواج می‌کرد و اسم و روز تولد عروس را می‌پرسید. بعد از آن، یک روز خجسته را انتخاب و مراسم ساده برگزار می‌گردید و دو طرف نامزد می‌شدند. در مرحله بعد داماد وسایل مورد استفاده در زندگی را به عروس می‌داد. سپس یک تاریخ خجسته تعیین می‌کردند و آخرین مرحله برگزاری مراسم ازدواج انجام می‌شد.
مراسم ازدواج با برخی آداب و رسوم همراه است. برای نمونه، عروس هنگامی‌ که خانواده خود را ترک می‌گوید، باید گریه کند تا نشان دهد نمی‌خواهد خانواده اش را ترک کند. در مراسم ازدواج داماد و عروس به پدران و مادران و اعضای خانواده تعظیم می‌کنند. مراسم جالب تر این است که پس از برگزاری مراسم عروسی در شب مهمانان با هیاهو و شادی کنان با عروس و داماد شوخی می‌کنند.  
وسائل عروس در دوره‌های مختلف متفاوت بوده است. قبلا چینیان از کالسکه و یا کجاوه استفاده می‌کردند. در بعضی مناطق، نیز از قایق، اسب و خر استفاده می‌شد. به دنبال پیشرفت جامعه، مراسم عروسی ملیت‌هان نیز تغییر کرده است. برای نمونه، در سال 1949 میلادی پس از تاسیس جمهوری خلق چین، جوانان عادات و رسوم قدیمی ‌مراسم عروسی را کنار گذاشتند. در آن زمان سطح زندگی چینیان بالا نبود. بدین سبب، مراسم عروسی ساده برگزار می‌شد. معمولا داماد و عروس فقط سند ازدواج می‌گرفتند و دیگر مراسمی ‌برگزار نمی‌کردند.
در سالهای 70 قرن گذشته، مراسم عروسی چینیان با سالهای 50 متفاوت بود. در آن زمان، زندگی چینیان بهتر شده و مراسم عروسی متنوع بود. داماد با دوچرخه و یا تراکتور عروس را به خانه می‌آورد. بعضی‌ها حتی از خودرو ساخت چین استفاده می‌کردند. هدایای مهمانان به داماد و عروس حوله، تشک و روبالشی بود. البته، شیرینی و شراب بسیار مصرف می‌شد. در مراسم عروسی، داماد و عروس شیرینی به مهمانان می‌دادند و به سلامتی مهمانان می‌نوشیدند. پس از سالهای 80 قرن گذشته، مراسم عروسی چینیان بسیار تغییر یافته است.
شایان ذکر اینکه در استان " شاندونگ " شاه بلوط، عناب و بادام زمینی روی تختخواب داماد و عروس گذشته می‌شود که کنایه از داشتن فرزند در آینده نزدیک است.


آداب و رسوم در اعیاد
عید بهار چین
از9 فوریه سال جاری ایام عید بهار سنتی چین آغاز می‌شود. عید بهار در واقع همانند عید نوروز ایران عید میلی فرخنده و پرنشاط است. به طور کلی از قدیم الایام سال در تقویم کشاورزی چینی با 12 نام حیوان یعنی گاو، ببر، مار، موش، خوک، میمون، خرگوش، اسب، خروس، گوسفند، سگ و اژدها مشخص شده است. اژدها در عهد قدیم توتم ( یعنی روح یا موجود حافظ قبیله ملت چین به شمار می‌رفت.
در روایات قدیمی‌چین اژدها همواره به موجودی صاحب نیرو و قدرت جسورا و لبیباک ترسیم شده است و از دیدگاه مردم چنین روحیه ای دقیقا سمبل ایده ال ملت چین است. مردم اژدها این حیوان افسانه‌ای را می‌پرستند و آرزومندند تا اژدها خجستگی و میمنت را برایشان به همراه بیاورد.
از تاریخ عید بهار تاکنون 4 هزار سال می‌گذرد. در بیش از دو هزار ویک صد سا قبل از میلاد مردم زمان شرکت یک دور ستاره مشتری ( یعنی ژوپیتر) را یک ( تسئو) داستند و این عید را نیز " تسئو" می‌نامیدند. اما نام این عید در یک هزار سال قبل از میلاد به "نیان" یعنی پرحاصل تغییر کرد.
به رسم و عادت عامیانه در چین ایام عید بهار از 23 دسامبر شروع می‌شود و تاعید فانوس در تاریخ 15 ماه آینده خاتمه می‌یابد که جمعا سه هفته طول می‌کشد. به منظور گرامیداشت ایام عید از شهرها گرفته تا دهات، مردم فعالیتهای مختلفی را انجام می‌دهند و جشنهایی برپا می‌کنند. درروستاها کشاورزان به خانه تکانی و شستن البسه و لحاف وغیره می‌پردازند تا با پاکی و پاکیزگی به پیواز سال نو بروند. آنان همچنین خود را کیهای گوناگونی مانند مشکلات و آب نبات، کیک، گوشت و سبزیجات برای پذیرایی از مهمانان تهیه می‌کنند. درشهرهای بزرگ مقدمات عید نیز از مدتها قبل ازعید شروع می‌گردد. سازمانها و ادارات فرهنگی و گروههای هنری برنامه‌های هنری خود را آماده می‌سازند و در پارکها برنامه‌های تفریحی و بازی‌های گروهی جدید و بیشماری برای مردم انجام می‌شود. موسسات تجاری نیز برای اقناع مشتریان خود کالاها و اجناس متنوع را از کشورها و حتی خارج از چین وارد می‌کنند.
عید بهار چین همانند عید نوروز ایران عید ملی فرخنده و پرشکوه و پر نشاط است. به طور کلی در نواحی مختلف چین رسوم و عاداب سنتی برای برگزاری این عید متفاوت است.
اما ضیافت شام با حضور کلیه اعضای خانواده د رشب آستانه عید چه در شمال چه در جنوب کشور لازم و ضروری است. در جنوب این غذا غالبا از بیش از 10 خواراک تشکیل می‌شود که در میان آنها ماهی و خوراکی تهیه شده از خمیر لوبیا باید دیده شود. زیرا این دو خوراک در تلفظ به چینی با " مرفعه بودن " تقریبا یکی است. در شمال این غذا را اغلب " جیازه" یعنی گوشواره تشکیل می‌دهد. خانواده دراین شب در کنار یکدیگر به تهیه این خوراک سنتی مشغول می‌شوند. شایان یادآوری است که در میان خوراکهای سنتی عید بهار غذاهای شیرین از ارد برنج چسبیده به چینی " نیاگا" حتما باید موجود باشد. چه آنکه این نشانگر ارتقای دائمی‌سطح زندگی، گردهم آمدم و سعادتمندی اعضای خانواده است. در آستانه سال جدید به تقویم کشاورزی چین، مردم با سرور و شادی با سال گذشته وداع نموده و به پیشواز سال جدید میروند. دربعضی مناطق مردم به آتش زدن ترقه و آتش بازی هم می‌پردازند. ازاول سال نو اعضای خانواده ملبس به لباسهای زیبا و نو به استقبال مهمانان و یا دیدار از خویشاوندان و دوستان می‌پردازند.
آنان هنگام ملاقات جملات مبارکی چون " سال نومبارک" و " یا عید بهار مبارک باد "را می‌گویند و سپس به خوردن میوه و شکلات و چای مشغول می‌شوند و با هم گفت و گو می‌کنند. در ایام عید بهار برنامه‌های هنری و تفریحی جالب توجه و رنگارنگ است. دربعضی جاها اپراها و فیلمهای ویژه عید به معرض نمایش گذارده می‌شود و د ربعضی مناطق دیگر برنامه‌های هنری عامیانه نظیر رقص شیر، یان گو و رقص با چوب پا و غیره به این ترتیب محیطی مملو از وجد و شعف و شادی برهمه جا حکمفرما است.
گفتنی است که برحسب کردن تابلوهای خونویسی ونقاشی‌های ویژه عید بهار روی دیوار، روشن کردن فانوس نیز از جمله برنامه‌های عید بهار است. درایام این عید جشن فانوس نیز جلوه ای خاص دارد.
فانوسهای رنگی درواقع از جمله هنرهای دستی و سنتی مردمی‌چین است. مردم با دست داشتن اشکال مختلف متنوع فانوسها که بر روی آن شکل حیوانات مناظر طبیعی و چهره‌های قهرمانان ترسیم شده است در یک جا جمع می‌شوند و شادی می‌کنند. البته پابه پای ارتقای سطح زندگی مردم، آنان ضمن حفظ رسوم وعاداب سنتی، برنامه‌های جدیدی به وجود آورده اند. برای نمونه جهاگردی و چین گردی به رسم نوین چینیها در ایام عید بهار بدل شده است.



هفتمین شب ماه هفتم
هفتمین روز ماه هفتم به تقویم سنتی چین به عنوان " روز عشق چین" در میان مردم رایج شد. این روز هم عید دختر، عید آرزوی کسب مهارت نامیده شد. در سالهای گذشته، این روز برای دختران چین مهمترین روز محسوب می‌شد.
طبق اساطیر چین، گاوچران و خانم بافنده در شب هفتم ماه هفتم در آسمان به وصل رسیدند. به همین دلیل، دختران نیز با آماده کردن سبدهای میوه دعا می‌کردند که مثل آن خانم بافنده عشق پایدار داشته باشند.
داستان گاوچران و خانم بافنده معروفترین داستان عشق چین به شمار می‌آید. می‌گویند: گاوچران پسر فقیری بود و با گاو خود زندگی می‌کرد. خانم بافنده دختر امپراتور آسمان بود. روزی خانم بافنده به دنیا هبوط کرد و گاوچران را دید.
آن دو نفر دوست و بتدریج عاشق دیگر شدند. خانم بافنده چون می‌خواست با گاوچران ازدواج کند، تصمیم گرفت دیگر به آسمان برنگردد. ولی به زودی امپراتور آسمان متوجه شد که دخترش گم شده و خیلی عصبانی شد. او نمی‌گذاشت که دخترش با مردم عادی ازدواج کند. خانم بافنده نمی‌توانست از پدرش سرپیچی کند و به آسمان رفت. بدین جهت، زن و شوهر پرعاطفه از هم جدا شد. گاوچران نمی‌خواست خانمش او را ترک کند و دنبال خانم بافنده رفت. نزدیک بود که پیدایش کند، ولی امپراتور به آسمان آمد و بین دو نفر یک جاده شیری وسیع گذاشت تا آنها نتوانند از آن عبور کنند. گاوچران و خانم بافنده فقط یکدیگر را نگاه می‌کردند و گریه می‌کردند.
روزها گذشت، گاوچران و خانم بافنده آنجا ماندند. آخر عشق وفادار آنها امپراتور آسمان را تخت تاثیر قرار داد. او دستور داد: در هفتمین روز ماه هفتم، به وسیله کلاغ زاغی پلی روی جاده شیری گذاشته شود تا گاوچران و خانم بافنده همدیگر را ملاقات کنند.
بدین جهت در این شب، جوانان جمع می‌شود و به آسمان نگاه می‌کنند. مثل اینکه گاوچران و خانم بافنده را می‌بینند و به آنها تبریک می‌گویند.
دختران خانم بافنده را فرشته بافنده می‌دانستند و دلشان می‌خواست مثل او ماهر باشند و عشق پایدار داشته باشند. بعدا آنها با شادی میوه می‌خوردند و باهم صحبت می‌کردند.
یک بازی مخصوص هم در میانشان رواج داشت. یعنی مسابقه دادن تا ببینند کدام یک نخ کردن سوزن را بهتر بلد هستند. کسی که شکست می‌خورد باید هدیه کوچک به دیگران بدهد. هدف این بازی تنها مسابقه نیست بلکه جالبتر کردن عید است.

 

عید چون یانگ
پنجمین روز ماه پنجم به تقویم کشاورزی چین عید قایق اژدها نام دارد. در مقایسه با عیدهای دیگر، عید قایق اژدها اسامی‌گوناگون دیگری نیز دارد. این روز هم به نام‌های عید ماه، عید اشعار، عید دختر و عید " زون زی" مشهور است.
مردم چین در عید قایق اژدها نوعی خوراک به نام "زون زی" می‌خورند." زون زی" با برگ بامبو و برنج درست می‌شود. بدین ترتیب که درون برگ بامبو برنج و گوشت می‌گذارند و می‌پیچند و بعد آن را می‌پزند. مناسبت خوردن این خوراک در این روز مشخص است.
در چین،شاعری بنام "چو یوان" از اهالی کشور "چو" در دوره دولتهای جنگی می‌زیست. وی مدتی در کشور "چو" به عنوان وزیر اعظم خدمت کرد و نسبت به امپراتور بسیار وفادار بود. بعد مورد حسد و تهمت بداندیشان قرار گرفت و امپراتور بدون تحقیق و رسیدگی او را از مقام وزارت عزل کرد.
"چو یوان" سخت غمگین و افسرده شد. به کنار رودخانه "می‌لو" در استان "هو نان" امروزی رفت دایما شعر می‌سرود تا روزی از زندگی بکلی ناامید و مایوس گردید و خود را به رودخانه انداخت و غرق شد. این واقعه در پنجمین روز از ماه پنجم اتفاق افتاد.
چون مردم بسیار به او علاقه داشتند و می‌ترسیدند که ماهی رودخانه جسد او را بخورند،خوراک"زون زی" را که شرح دادیم درست کردند و به آب رودخانه انداختند تا ماهیان آن خوراک را بخورند و به جسد شاعر آسیب نرساندند.
امروزه معمولا موقع خوردن این خوراک، بخصوص اگر در حضور افراد غیر چینی باشد،شعر‌ها و سرگذشت "چو یوان"را یاد می‌کنند.
پیشنیان می‌گفتند: پنجامین ماه بدترین ماه سال است. بنابراین، از گذشته، رسومی‌در میان مردم شایع شده بود. یعنی آویزان کردن نقاشی قهرمان افسانه ای، جمع کردن دارو‌های گیاهی. بچه‌ها کیسه کوچک پاره ای که در آن عطر گذاشته می‌شود روی لباس می‌آویزانند و روی دست نخ رنگارنگ می‌بندند. دیگران به مسابقه قایق رانی مسابقه "او شو" و غیره می‌پرداختند. هدف همه آنها راندن شیطان و حفظ بدن است.



آداب و رسوم در مورد خوارک
فرهنگ چای چین

چای را همه می‌شناسند و نوشیده اند. چای همانند چینی مترادف چین است. چین محل اصلی تولید چای محسوب می‌شود و قبل از کشورهای دیگر جهان منابع درخت چای را کشف و از آن استفاده کرده است. اگر به چین سفر کنید، به غیر از دید و بازدید کوه‌ها و منظره‌های معروف چین، سفر به محل تولید چای چین نیز نوعی انتخاب عاقلانه محسوب می‌شود. در آنجا می‌توانید شخصا متوجه شوید که چای چطور تولید می‌شود و می‌توانید چگونگی چای را بنوشید و مزه کنید. اگر از شهر " چنگ دو " مرکز استان " سی چوان " چین واقع در جنوب غرب این کشور حرکت کنید، در حدود 130 کیلومتری غرب منطقه کوه بلند و زیبایی را مشاهده خواهید کرد. این کوه " مون شان " مرکز مشهور تولید چای چین است. هنگامی‌که با خودرو در راه کوهستانی پرفراز و نشیب حرکت میکنید، می‌توانید شاهد پوشش مه و ابردر منطقه کوهستانی باشید و در دامنه کوه در کنار راه باغهای چای بسیار سبزنیز چشمنوازی می‌کند و همزمان چایکاران در این مزارع چای مشغول کار هستند. کوه " مون شان " بیش از 2000 سال تاریخ کشت چای دارد. گفته می‌شود که در آن موقع، مردی با نام " اولی جن " بطور تصادفی با تاثیرات درمانی و موثر بودن چای برای از بین بردن خستگی آن را کشف کرد. از آن به بعد، او شروع به کشت درخت چای کرد. این اولین بار بود که در تاریخ چین مردم درخت چای می‌کاشتند. به دلیل آنکه کوه " مون شان " تمام سال از مه پوشیده می‌شود و آب و هوای انجا مرطوب است، برای کشت درخت چای بسیار مناسب است. بتدریج، چای کوه " مون شان " شهرت یافت. چینیان می‌گویند که خانه چای جهان چین و خانه چای چین کوه " مون شان " است. چینیان چای را بسیار دوست دارند و این نوع عادت هزار سال ادامه یافته و حتی به بخشی واجب و لازم از زندگی چینیان تبدیل شده است. در سالهای اخیر، نقش چای مورد شناسایی مردم کشورها قرار گرفته و در سراسر جهان، تب " نوشیدن چای " به وجود آمده و این امر نیز به پیشرفت صنعت چای چین مساعدت کرده است. به منظور آنکه مسافران با دانش بیشتر چای آشنا شوند، کوه " مون شان " با استفاده از منابع محلی فعالیت‌های ذی ربط چای را برگزار کردند. مثلا تولید چای، بسیار مورد استقبال مسافران قرار می‌گیرد. آنان می‌توانند با چگونگی تولید چای آشنا شوند و در تولید چای شرکت کنند و از آن لذت ببرند.

دوران نامزدی و عقد در همه جوامع برای همه افراد از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و هست، اما این واقعیت را نباید فراموش کرد که هر گونه آداب و رسوم و تشریفاتی که از آنها نشأت گرفته است با همان دوران مرتبط هستند. در اینجا به برخی از آداب و رسوم رایج و متداولی اشاره کرده ایم که در گذشته در کشور اسکاتلند مورد استفاده قرار می‌گرفتند و برخی از آنها تا امروز هم به قوت خود باقی مانده اند. اگرچه شماری از این آداب به علت مهاجرت ها به اقصی نقاط دنیا به بخش های دیگر جهان نیز منتقل گشته اند.

 

 

پیش گویی نام همسر آینده

اکثر اسکاتلندی ها به طور منطقه ای ازدواج می‌کنند از این رو جوانان از سنین پایین یاد می‌گیرند که چگونه همسر آینده شان را برگزینند و کاملاً می‌دانند که چه توقعاتی از همسرشان می‌توانند داشته باشند و برای اثبات نظر خودشان دست به کارهایی می‌زنند به عنوان مثال، جوانان در شرف ازدواج سیبی را کامل پوست می‌کنند (در حین پوست کندن، نباید پوست آن از وسط جدا شود.) سپس هنگامی‌که ساعت دوازده می‌شود، پوست سیب را دور سرشان می‌چرخانند، بعد آن را از بالای شانه چپ شان به هوا پرتاب می‌کنند.

هنگامی‌که پوست سیب به زمین می‌افتد، به شکل هر حرفی که درآید، همان حرف اول اسم همسر آینده شان را شکل می‌دهد. همچنین رسم است که دو فندق درسته را در آتش بیندازند. اگر فندق ها به آرامی‌ و بدون سر و صدا سوخته شوند، این نشانه خوش شانسی و خوشبختی خواهد بود. اما اگر فندق ها با سر و صدا و به حالت انفجار بسوزند، نشانه آن است که یافتن عشق حقیقی بسیار دشوار خواهد بود.

آداب والنتین روز چهارده فوریه یه تعداد مساوی از اسامی‌ زنانه و مردانه را روی چندین ورق کاغذ می‌نوشتند و آنها را درون چندین کلاه قرار می‌دادند. هر شخصی یک اسم خاص را از درون کلاهی بیرون می‌کشید. در آن صورت آن دو نفر در سال آینده نامزد یکدیگر محسوب می‌شدند. اکنون نیز رسم جدید فرستادن کارت های والنتین در روز چهارده فوریه از همان سنت پیشین نشأت می‌گیرد.

پسرها روی کارت های والنتین می‌نویسند: پستچی، پستچی، معطل نکن، درنگ جایز نیست، فوراً این پاکت را به نزد دختری برسان که قصد ازدواج با او را دارم. سپس پاکت را با کلمه SWALK (به معنای دوستت دارم) و یا با کلمه HOLLAND (به معنای قطعاً عشقمان تا ابد دوام می‌یابد و هرگز نمی‌میرد) مهر و موم می‌کنند و برای دختر مورد علاقه شان می‌فرستند. خود را پوشاندن این سنت در بسیاری از نقاط کشور اسکاتلند رایج بود، به خصوص در شهر ارکنی (شاید به خاطر وجود شب های سرد، تاریک، بلند و طولانی زمستانی آنجا)؛ والدین دختر و پسر از آنها درخواست می‌کردند که به تنهایی به اتاقی بروند و کنار یکدیگر بنشینند.

این عمل در حالی انجام می‌شد که هر دو لباس های بسیار پوشیده به تن داشتند و حتی دختر پاهای خود را با متکا یا ملحفه ای ضخیم خوب می‌پوشاند. به این ترتیب زوج جوان و نامزد می‌توانستند صمیمانه و در خلوت با هم صحبت کنند، نظریاتشان را با هم در میان بگذارند و شناخت بیشتری از یکدیگر پیدا نمایند. البته این رسم همیشه در خانه دختر صورت می‌گرفت. کندن اسم روی درخت یا سنگ حروف اول اسم زوج جوان اغلب روی تنه درختان یا روی سنگ ها و صخره ها کنده می‌شد. امروزه، برخی از این آثار کنده کاری هنوز هم وجود دارد.

منشأ جهیزیه انتظار می‌رفت که عروس مجموعه ای کامل از ملحفه و روبالشی، پتو، سفره، دستمال سفره و تزئینات پارچه ای اتاق (مثل پرده و غیره) را به خانه جدیدش ببرد. همچنین لازم بود که پدر دختر جهیزیه ای کاملی تهیه کند که اغلب شامل یک رأس گاو و یا گوسفند و یا مقدار قابل توجهی پول نقد می‌شد. به این ترتیب اکثر ملاکان (زمین داران) به خاطر تهیه جهیزیه دخترشان زیر بار قرض و بدهی می‌رفتند (به خصوص اگر تهیه آن جهیزیه باعث می‌شد که دختر مرفه تر جلوه کند و خواستگاران بهتری پیدا نماید!)

 

سال کبیسه: گفته می‌شود که در قرن یازدهم، ملکه مارگارت به دخترها اجازه داد که در صورت تمایلشان از پسر مورد نظرشان، درخواست ازدواج کنند. ملکه مارگارت این اسم را در تاریخ ۲۹ فوریه یک سال کبیسه رواج داد. چندی بعد، رسم شد که اگر آن پسر پیشنهاد دختر را قبول نکند، مجبور می‌شد که در عوض یک دست پیراهن و یک جفت دستکش بچگانه برای دختر بخرد تا کینه را از دل او پاک نماید! پایتخت عروسی تا سال ۱۹۲۹، دخترها می‌توانستند از نظر قانونی بعد از رسیدن به سن دوازده سالگی و پسرها بعد از رسیدن به سن چهارده سالگی ازدواج کنند، گرچه ازدواج در آن سنین بسیار پایین به ندرت صورت می‌گرفت.

ولی بعد از شروع سال ۱۹۲۹،‌ سن قانونی ازدواج به شانزده سالگی صعود کرد. اگر چه در کشور اسکاتلند، رضایت و اجازه والدین به هیچ وجه لازم و ضروری محسوب نمی‌شود. در حالی که در کشور انگلستان تا وقتی که دختر و پسر به سن هیجده سالگی نمی‌رسیدند، اجازه و رضایت والدین اجباری بود. در نتیجه اگر دختر و پسری قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی قادر به گرفتن رضایت و اجازه پدر و مادرشان نمی‌شدند، به کشور اسکاتلند می‌رفتند تا در آنجا به عقد یکدیگر درآیند.

از آنجایی که شهر مرزی Gretna Green حد فاصل انگلستان و اسکاتلند واقع شده بود، آنجا تبدیل به مکان دائمی‌ عقد و عروسی گشت. امروزه به طور سالانه بالغ به چهار هزار ازدواج و عقد در شهر Gretna صورت می‌گیرد، که به همین دلیل نام آنجا را پایتخت عروسی گذاشته اند. حالا این شهر مکانی جاذب و مشهور برای جهانگردان محسوب می‌شود، حتی برای افرادی که ازدواج نکرده اند. اعلان ازدواج دختر و پسر جوانی که قصد ازدواج داشتند، به کلیسا می‌رفتند و با صدای بلند اعلام می‌کردند که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند.

اگر چه، حالا در برخی از جوامع رو به رشد، این اعلان ازدواج را در محضرها انجام می‌دهند. دختر و پسر مجبور بودند که دست کم پانزده روز قبل از ازدواجشان آن را اعلام کنند (البته این عمل نبایستی نهایتاً از سه ماه قبل از ازدواج صورت می‌گرفت.)

ارسال هدایا: دوستان و خویشاوندان دختر و پسر از قبل هدایایی تهیه می‌کردند تا به این شکل به آنها کمک کرده باشند تا آنها به راحتی قادر به تزیین منزل جدیدشان بشوند. سپس زوج جوان همه را دعوت می‌کردند تا هدایای دریافتی شان را ببینند، این رسم مختص غرب اسکاتلند یا گلاسو بود.

اگر چه در شهرهای دیگر شبیه این رسم مشاهده می‌شد. مهمانی زنانه و مردانه دخترها و پسرهایی که قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند، بعد از خارج شدن از محل کارشان، چندین بادکنک، چندین پلاک L شکل و یک لگن را با خود حمل می‌کردند. (درون لگن را اغلب از نمک پر می‌کردند.) مقداری گل کاغذی نیز در دست می‌گرفتند و گاهی از یک چرخ دستی بهره می‌گرفتند تا بتوانند به راحتی در خیابان ها رژه بروند. به این ترتیب مردان رهگذر تشویق می‌شدند که پولی را در لگن بیندازند و به عروس آینده تبریک بگویند.

اگر چه هنوز هم این رسم در گوشه و کنار کشور اسکاتلند به چشم می‌خورد، ولی در حال از بین رفتن است.

 

زندگی مشترک (بدون ازدواج): تا همین اواخر رسم بود که دختر و پسر به واسطه «سکونت و زندگی در کنار یکدیگر» خود را زن و شوهر اعلام کنند. البته امروزه، سنتی موسوم به زندگی مشترک بدون ازدواج وجود ندارد، ولی اندکی از زوج های جوان به اتفاق خانه ای می‌گیرند، آن را تزئین می‌کنند و بدون انجام دادن رسوم معمول ازدواج تشکیل خانواده می‌دهند. اکنون آمار ازدواج ها در اسکاتلند بیست و پنج درصد کمتر از مقداری است که بیست و پنج سال قبل صورت می‌گرفت.

همچنین درصد بچه هایی که به این ترتیب به دنیا می‌آیند، از بالاترین رقم در سر تا سر اروپا برخوردارند.

 

ازدواج مجانی: اینگونه ازدواج ها بدین ترتیب صورت می‌گرفت که پدر عروس کل هزینه غذا و نوشیدنی را پرداخت می‌کند. مراسم عروسی در اسکاتلند معمولاً تا غروب آفتاب توأم با رقص و پایکوبی ادامه پیدا می‌کند. همچنین «عروسی یک پنی» نیز در آنجا رایج بود. به این شکل که هر مهمانی برای خودش غذا و نوشیدنی می‌آورد و اینگونه مراسم اغلب بیش از یک روز به طول می‌انجامیدند.

 

لباس عروسی: ملکه ویکتوریا رنگ سفید را برا پیراهن عروسی برگزید. تا قبل از آن عروس می‌توانست از هر رنگی برای لباسش بهره گیرد، به جز رنگ سبز (چرا که این رنگ مربوط به پریان بود) و رنگ سیاه (چرا که این رنگ مختص مرام سوگواری و عزاداری بود). به لحاظ سنتی هرگز نباید گره ای در روبان ها یا لباس عروس وجود داشته باشد، چرا که خوش یمن نیست.

ولی عروس می‌تواند بعد از اتمام مراسم عمل گره زدن را انجام دهد.

 

محل برگزاری مراسم عروسی: مراسم عروسی را می‌توانند در هر کجای کشور برگزار نمایند، به شرط آنکه وزیری تام الاختیار در آن منطقه در حال انجام وظیفه باشد. در نتیجه، برگزاری مراسم عروسی در اسکاتلند حتی روز قله های کوه و یا روی کشتی ها نیز امکان پذیر است. ولی اخیراً عقد و عروسی های شهری در محضرها صورت می‌گیرد. اگر چه اقداماتی در کانال های اطلاعاتی برای تغییر این رسم در دست است.

 

تنه زدن به یکدیگر: سابقاً رسم بود که عروس در هنگام خروج از کلیسا توپی تزئین شده را به پشت سرش پرتاب نماید. همچنین داماد هم وقتی از خانه خارج می‌شد و قصد داشت کلیسا را ترک کند، مقداری سکه به پشت سرش پرتاب می‌کرد.

در این هنگام بود که پسرهای جوان به سر و کله هم می‌زدند تا سکه ها را از آن خود نمایند. امروزه این رسم خیلی متداول نیست؛ چرا که پسر بچه ها برای برداشتن سکه به یکدیگر تنه می‌زدند و همدیگر را هل می‌دادند و در نتیجه خطر بروز اتفاقات تصادفی و شکستن سر و دست زیاد بود.

 

حلقه عروسی: سنت در دست گرفتن حلقه در انگشت سوم دست چپ به دوران رومن ها بر می‌گردد، ولی بعد از جنبش دین پیرایی در اسکاتلند در قرن شانزدهم، به عنوان یادگار و اثری پاپ وار (به سبک پاپ) در آنجا ممنوع اعلام می‌گشت.

در حالی که این رسم بار دیگر در قرن هفدهم متداول و رایج شد. در دست گرفتن حلقه توسط مردان یک سنت بسیار جدید به شمار می‌آید.

 

کیک همراه با زیورآلات: سابقاً کیک عروسی (گونه ای نان کوچک) را مادر عروس می‌پخت. سپس یک تکه از آن را بالای سر عروس می‌بریدند و اگر آن به تکه های کوچکتر تقسیم می‌شد، آن را ازدواجی موفقیت آمیز و پر ثمر تلقی می‌کردند. امروزه باب شده که عروس و داماد با یکدیگر کیک را ببرند. چرا که قبلاً عروس به تنهایی آن را قاچ می‌کرد. همه مدعوین یک تکه کیک می‌خوردند و مقداری از آن را هم برای افرادی می‌فرستادند که برای عروس و داماد هدیه خریده بودند.

چندی بعد، رسم شد که رویه کیک را با میوه تزئین کنند و زیورآلات ارزان قیمت کوچکی هم درون آن جای دهند تا به این ترتیب مهمانان مجبور شوند که با احتیاط آن را بخورند و در حین خوردن به آن چشم بدوزند!

 

خانه جدید: در قدیم، پول نقد در دست مردم کمتر بود و در نتیجه عروس و داماد قادر نبودند بعد از اتمام مراسم ازدواج به ماه عسل بروند. از این رو، آنها بعد از اتمام مراسم عروسی و پذیرایی به اتقاق به خانه جدیدشان می‌رفتند. داماد از آستانه در دست عروس را می‌گرفت تا در طول راه عروس سکندری نخورد و به زمین نیفتد، چرا که در غیر اینصورت آن را به نشانه بدشانسی تلقی می‌کردند
فنجان‌های ژاپنی‌ها هیچ دسته ای ندارد و کوچک است
من طی تحقیقاتی که در مورد مراسم ژاپنی‌ها انجام دادم به موارد زیر دست یافتم. در زیر گزارشی از مراسم چای ژاپن، مراسم تولد، مراسم ازدواج و مراسم مرگ آورده ام همچنین در این گزارش مراسم چای ژاپن را با مراسم چای در کانادا مقایسه کرده ام.



مراسم چای
مراسم چای یک مراسم سنتی است که در آن صاحبخانه با درست کردن چای از مهمانانش استقبال می‌کند. مراسم چای اکنون در بسیاری جا‌ها به صورت تفریح درآمده و ترویج یافته است. بسیاری از چینی‌هایی که هنوز هم این سنت برایشان ارزشمند است هنوز هم برای این مراسم معلم می‌گیرند و آموزش می‌بینند. جشن چای می‌تواند در اتاق‌های سنتی ژاپنی و یا در خانه‌های خصوصی انجام گیرد. این مراسم معنویاتی دارد که باید به خاطر سپرده شود. مثلا نحوه نشستن و یا ریختن چای. مهمان‌ها به سبک سنتی دایره وار در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و چای توسط میزبان آماده می‌شود و سپس آب جوش اضافه می‌گردد. سپس همه مشغول نوشیدن می‌شوند. چای دم شده چای سبز ماچا نام دارد که از برگ‌های تازه چای تهیه شده است.
سادو و یا چادو هم یکی از روش‌های سنتی درست کردن و میل کردن چای است. در سادو از چای پودر شده به گونه ای متفاوت با چای‌های به کار گرفته شده، استفاده می‌شود. به این روش که چای پودر شده در استکان‌ها ریخته می‌شود و سپس آب جوش اضافه می‌گردد. سپس با یک قاشق از جنس بامبو به سرعت هم زده می‌شود تا کف کند و سپس خورده می‌شود.
در این مهمانی بسیار مهم است که همه کار‌ها با حسن نیت و خلوص تمام انجام شود و نصب کردن طومار‌های کوچک بر روی گل‌ها و قراردادن آن در فنجان‌های چای و یا سینی‌های چای از رسوماتی است که انجام می‌گیرد و میهمانان می‌دانند که کلیه رفتار‌ها و پذیرایی‌های میزبان از روی حق شناسی و سپاسگزاری است. اکثر ژاپنی‌ها در جشن چای کیمونو می‌پوشند.



تفاوت‌ها
جالب ترین مطلبی که من در مورد آن تحقیق کردم تفاوت میان مراسم چای کانادایی‌ها و ژاپنی‌هاست که یافته‌های من به صورت زیر است. ژاپنی‌ها زمان خاص و اتاق خاصی و یا مکان مخصوصی را در خانه‌ها برای این کا اختصاص می‌دهند در حالیکه کانادایی‌ها مراسمی ‌برای این کار ندارند و فقط هرجایی که دوست دارند مراسم چایی خوردن را راه می‌اندازند. ژاپنی‌ها برای اینکار مراسم مذهبی دارند که این باور‌های مذهبی شان بسیار هم مهم و جدی گرفته می‌شود. درحالی است که کانادایی‌ها فقط هر جایی که دوست دارند و هر کاری را که دوست دارند برای این مراسم انجام می‌دهند. اما آخرین آن فنجان چای خوری است که فنجان‌های ژاپنی‌ها هیچ دسته ای ندارد و کوچک است در حالیکه فنجان کانادایی‌ها پهن و بزرگ و دسته دار است.



مراسم تولد
برای ژاپنی‌ها هم همانند سایر مردم سه اتفاق بسیار مهم در طول زندگی می‌افتد که آن هم تولد، ازدواج و مرگ است. درست بعد از زمانی که کودکشان متولد می‌شود مادر مغرور از تولد بچه را سریعا به حرم شینتو می‌برد تا او را به خدای خودش معرفی کند. مادر معتقد است که خدای جامعه اش فرزندش را در پناه خود حفظ خواهد کرد. مادر کودکش را در بیمارستان به دنیا می‌آورد و نه در خانه و اکثر مواقع هم در هنگام تولد مادر کیمونو به تن دارد.


مراسم ازدواج
حتی اگر که عروس و داماد مسیحی و یا بودایی باشند هم مراسم در شینتو برگزار می‌شود. اصولا عروس لباس سنتی عروسی ژاپنی به تن می‌کند که یک کیمونوی زیبا به همراه یک تور سفید برای سر است. داماد هم عموما کیمونو می‌پوشد و آنها همیشه سه بار مشروب می‌خورند که آن سه بار هم هرکدام در لیوان‌های جدا از شراب مقدس می‌نوشند. اغلب اوقات عروس لباس خود را بعد از مراسم به لباس سفید بلند عروسی تغییر می‌دهد و داماد هم کیمونوی خود را با کت و شلوار تعویض می‌کند.
عموما پدر و مادر‌ها برای دختر و پسرانشان، زن و شوهر انتخاب می‌کنند. گاهی اوقات هم فردی که خانواده را می‌شناسد از طریق دوستان شخص مناسبی را پیدا می‌کند در صورتی که این فرد با معیار‌های دو خانواده مطابق باشد وی را به یکی از آنها معرفی می‌کند. اگر که هر دو خانواده موافق بودند آنوقت عکس آنها به هم نشان داده می‌شود و یا اینکه آنها از وجود هم با خبر می‌شوند. اگر دو جوان راضی بودند با دوستی که آن دو را به هم معرفی کرده جلسه ای می‌گذارند اگر که از هم خوششان آمد مدتی با هم بیرون می‌روند البته دو نفر کاملا آزادند که عدم تمایل خود را اعلام کنند. با وجو اینکه هنوز هم در همه جای دنیا افراد مدتی را در دوستی با هم سپری می‌کنند و سپس با عشق ازدواج می‌کنند در خانواده‌های ژاپنی هنوز هم پدر و مادر‌ها این مقوله را به عهده می‌گیرند.



مراسم مرگ
سپردن مرده به آب برای امید احیای وی است. بعد از فوت فرد آنها تمامی ‌وسایل وی را با پارچه سفید می‌پوشانند و کلیه زبانه‌های در‌ها را نیز می‌بندند. بر این باورند که این پارچه‌های سفید باعث می‌شود که ناخالصی و ناپاکی مرگ کاملا از بین بروند. آنها میز کوچکی را قرار می‌دهند و سه چیز بر روی آن می‌گذارند که عبارتند از: گل، شمع‌های روشن و معطر و همچنین یک ظرف کوچک برنج. رسم بر این است که شمع‌ها و گل‌ها با ید از سمت چپ به راست پراکنده شوند تا در حالیکه شما تخت مرده را آماده می‌کنید صورتتان به آنها باشد.
سر مرده باید به سمت شمال باشد و اگر بنا به دلایلی بدن وی به سمت راست قابل هدایت نبود باید به سمت غرب برگردانده شود. فرد فوت شده را لباس کفن به تنش می‌پوشانند و یک کلاه و یک کیف پول که حاوی شش تکه پول است که این پول‌هایی که در جیب وی گذاشته می‌شود برای هزینه عبور وی از روی رودخانه است به اصطلاح حق عبور با کشتی است. در روزگاران قدیم مردم در مراسم تشییع جنازه سفید می‌پوشیدند اما امروزه همه رنگ مشکی را انتخاب می‌کنند، مرد‌ها کت کوتاه مشکی (کت سنتی ژاپنی به نام ‌هائوری) و دامن کوتاه مشکی به نام ‌هاکاما می‌پوشند و یا اینکه یک پارچه مشکی بلند ابریشمین می‌پوشند.
مراسم عقد و عروسی ایرانی نهایتا برمی گردد به ایران باستان و آئین زرتشت که معمولا بعد از مراسم شیرینی خوران و آشنائی دو خانواده صورت می گیرد. هزینه مراسم عقد وعروسی به عهده خانواده داماد است و در عوض عروس جهاز به خانه داماد می آورد.

 

مراسم عقدوعروسی



لباسهای عروس و داماد از دیرباز هر دو به رنگ سفید بوده و در این مراسم گل به گردن داشته اند. این رسم آئینی زرتشتی است و هنوز در هند و پاکستان مرسوم است که رنگ سفید سمبل خلوص و پاکی و بیگناهی است.


عقد باید به روی زمین چیده شود و عروس و داماد در پائین سفره می نشینند . عقد درخانه پدر عروس برگزار می شود . عروس زمانی وارد مجلس می شود که تمامی مهمانها آمده باشند و داماد باید در طرف راست عروس بنشیند که این نیز بازمی گردد به آئینی زرتشتی. برای سفره عقد معمولا از یک تکه ترمه قدیمی که نسل اندر نسل به خانواده عروس رسیده استفاده می شود. معمولا ترمه در وسط یک پارچه سفید قرار می گیرد که وسایل عقدبر روی آن چیده می شود.

 

مراسم عقدوعروسی


عقد معمولا عبارتند از


- آئینه بخت و دو شمعدان (که سمبل روشنائی هستند و طبق سنن زرتشتی داماد باید ورود
عروس را از آن آئینه ببیند)



- سینی عاطل و باطل که تشکیل شده است از هفت دانه و ادویه. خشخاش - برنج - سبزی
خوردن - نمک (برای دور کردن چشم شیطان) - رازیانه - چای- کندر (برای دور کردن چشم
شیطان)



- نان سنگک که معمولا با خط خوش بر روی آن می نویسند "مبارک باد" که همراه با سبزی
و پنیر است. (عروس و داماد باید از آن بخورند تا شادی به خانه آنها بیاید)



- یک ظرف انار یا سیب

- تخم مرغ - بادام - فندق

- گلاب

- شاخه نبات (برای شروع زندگی شیرین)

- منقل آتش (برای دور نگهداشتن چشم بد از عروس)

- سکه طلا

- اسپند

- دستمالی سفید بالای سر عروس (دستمالی که معمولا بر روی سر عروس و داماد گرفته می شود و با سوزن و نخ هفت رنگ به نشانه بستن دهان خانواده شوهر دوخته می شود)

- دو عد کله قند

- یک ظرف عسل (به مناسبت شروع زندگی شیرین)

- نقل - باقلوا - توت شکری - نا ن برنجی - نان نخودچی - نان بادامی - سوهان عسلی

- قرآن ( که ابتدا از اوستا بجای آن استفاده می شده)

- جانماز


خطبه عقد در حضور بزرگان خانواده خوانده می شود و بعد از آن حلقه ها رد و بدل می شود و عسل خورده می شود . بعد از آن مهمانان نزدیک خانواده به عروس و داماد جواهرات و سکه های طلا هدیه می دهند.

 

مراسم عقدوعروسی



بعد از آن وارد بخش عروسی می شویم میهانان بیشتری اضافه می شوند و معمولا مراسم رقص در این زمان برگزار می شود . بعد از ان عروس و داماد برای صرف شام می روند ومیهمانان به آنها اضافه می شوند. بعد از صرف شام کیک بریده می شود و عروس و دامادبعد از اتمام مراسم به خانه خودشان می روند.



در حال حاضر برخی عناصر، رسوم و آداب غربی و همچنین پاره ای از سنن قدیمی ایرانی به این مراسم اضافه شده است از قبیل حنا بندان، پاتختی، که مجددا در بین خانواده های
ایرانی خیلی طرفدار پیدا کرده است.



مو و صورت عروس و خانواده ی او، رفتن به ماه عسل، ورود عروس با ماشین تزئین شده باگل، تزئین اتاق عقد همه رسومی است که از آداب غربی به عروسی های کنونی وارد شده است. و تکنولوژی جدید که امکان گرفتن فیلم و ویدئو و دی وی دی را از مراسم می دهد ویکی از بخش های مهم عروسی در حال حاضر می باشد. و نهایتا بعضی از رسوم که ریشه آنهامعلوم نیست از کجاست مثل خاموش کردن شمع در شب عروسی با کفش عروس یا گلبرگ که این نمی تواند رسمی زرتشتی باشد چون بی احترامی به آتش است.



یا نمونه ای دیگر رقصی است که جدیدا در هنگام بریدن کیک عروسی معمولا توسط خواهرعروس یا یکی از نزدیکان وی با چاقو نزیک به محل ایستادن عروس و داماد انجام می شود.


و این رقص آنقدر ادامه پیدا می کند تا بالاخره چاقو به دست عروس و داماد می رسد وکیک عروسی بریده می شود. و همچنین تزئینات اتاق عقد و سفره عقد که تمامی بوسیله سلیقه ای شخصی و خانگی معمولا به مراسم اضافه می شود و در بعضی از موارد ازدکوراتور استفاده می شود و یا بصورت آماده خریداری می شود.
 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد